۱-ابوالفضل جهاندار به مرخصی امد. اقای جهاندار که از درد کمر رنج می بردد 27 ماه از حبس خود را گذرانده و فقط 3 ماه دیگر از دوران حبس غیر قانونی اش باقی مانده است و باید مرخصی او متصل به ازادی شود. کمر درد اقای جهاندار به دلیل شکنجه هایی است که در 209 دیده است.شایان ذکر است که سعید درخشندی که به 3 سال زندان محکوم گردید و فقط 8 ماه از حبس غیر قانونی اش باقی مانده ،هنوز از حق قانونی مرخصی استفاده نکرده است.2-52 زندانی: پنجاه و دو نفر از کسانی که اول اذر ماه در بهشت زهرا بازداشت شدند ،هنوز در انفرادی های 240 نگهداری می شوند. در هر سلول 3-4 زندانی نگهداری می شود. شبکه ی کانال یک که این شهروندان را به تظاهرات دعوت کرد و از برنامه ی خود به جنبش ما هستیم تعبیر می کند در باره ی این زندانیان سکوت کرده است!3- ان پنج زندانی: 5 تن از زندانیان بازداشتی در میتینگ 16 اذر را به بند 7 زندان اوین منتقل کردند.گفته می شود تعداد این زندانیان بسیار بیش از این رقم است.4- شرایط اقای بروجردی نا مناسب گزارش شده است.این زندانی از سوی زندان بانان زندان یزد مورد اهانت و تحقیر قرار می گیرد و مکالمات تلفنی اش محدود شده است.5- پس از گذشت یک ماه از برگزاری دادگاه اقای احمد دانش پذیر،هنوز حکمی برای او صادر نشده است. این زندانی مدت یک سال است که در بازداشت به سر می برد.دادگاه انقلاب و بازجو های وزارت اطلاعات اصرار دارند که او را مرتبط با مجاهدین خلق معرفی کنند . در حالی که او با صراحت گفته است که از پادشاهی پارلمانی حمایت می کند. 6- اقای عزیزی از زندانبانان دهه ی 60 و از شکنجه گران،حمید رضا محمدی را تهدید کرد. او این زندانی را فقط به دلیل این که مو هایش را کوتاه نکرده است به انفرادی انداخت و به او گفت که در دهه ی 60 دماغ خیلی ادم های گنده تر از او را به خاک مالیده است.
خبرگزاری جبهه متحد دانشجویی – درپی برگزاری تجمع پرشکوه دانشجویان مبارز دانشگاه شیراز در 18 آذر ماه که طی آن نابسامانی ها ی ناشی از حاکمیت غیردمکراتیک درکشور به چالش کشیده شد از سوی بسیج دانشجویی دانشکده مهندسی این دانشگاه با صدور بیانیه ای تحت عنوان «بیایید طی یک عملیات دسته جمعی بمیریم» دانشجویان معترض به وضع موجود کشوررا تهدید به قتل کردند. بخش هایی ازاین بیانیه که اعتراض دانشجویان به مدیریت سیاسی کشور را توهین به مقدسات خواندند چنین است-حرفم را با مسئولینی شروع می کنم که دعوت خواب زمستانی را در پاییز لبیک گفته و دانشجویانی که مدعی مذهب و پاسداری از خون شهدا هستند اما خود را مصداق متحجران گوشه نشین در مسجد کرده اند…من فقط یک سوال از ایشان دارم! آستانه تحمل شما کجاست؟ باید چکارتان بکنند تا خم به ابرو بیاورید؟ در این دانشگاه مکرر دیدید که به تمام مقدسات حداقل زبانیتان توهین شد و دمی برنیاوردید-حرف دومم با کسانی است که خود را خط امام می نامند اما از آرمانهای او و نائب برحقش فاصله ها دارند.امامی که وقتی از رادیو شنیدند زنی می گوید: زهرا الگو هزار و چهارصد سال پیش بودند و الگوی امروز ما اشین است!!! فرمودند مصاحبه شونده و مصاحبه کننده و کارگردان هر سه مرتد هستند. تحقیق کنید اگر قصدی در مصاحبه بوده هر سه را اعدام کنید!!!-و اما آن گروه اقلیت روباه صفت و پرتزویر که با جنجال و هیاهو فضای علمی و فکری دانشگاه را شبیه میدان تره بار کرده اند و بدون هیچ دلیل منطقی و مستدل می خواهند دانشگاه را به آشوب بکشانند ...بدانند که ماه همیشه پشت ابر نمی ماند و چهره واقعی شما به زودی برای همه مشخص خواهد شد ( هرچند باد صحبت با تلویزیون های منافقین و آمریکایی هر ابری را کنار زده است)اما کلام آخر: اگر تمام مسئولین هم ساکت بنشینند ما با تمام وجود پیرو خط رهبری خواهیم بود اما در این کربلا دیگر حسین بن علی به قتلگاه نخواهد رفت.
اعتراض لیبرالها به قتل مرزبانان به دست گروهک تروریستی جندالله
اعتراض لیبرالها به قتل مرزبانان به دست گروهک تروریستی جندالله
اخیرا گروهک تروریستی و بنیادگرای جندالله که اسلام سیاسی در نسخه وهابیش را نمایندگی می کند، پس از به گروگان گرفتن 16 مأمور نیروی انتظامی به جز یک نفر تمامی گروگانها را به قتل رسانده است. جندالله پیش از این موکداً اعلام می کرد که تنها به قتل کسانی دست می زند که آنان را مزدوران حکومت اسلامی می نامد و مدعی بوده دستشان به خون مردم بلوچ آلوده است.جدا از نادرستی چنین گزاره ای برای ترور افراد، چنانکه در خبرها آمده است تمامی یا اکثریت این گروگانها سربازان وظیفه بی گناهی بوده اند که از بد حادثه مجبور به گذراندن خدمت سربازی در منطقه بلا خیز سیستان شده اند ، سربازانی که نه تنها دلبسته حکومت ایران نبوده اند بلکه یقینا اکثرشان چون اکثریت مردم ایران منتقد این حکومت بوده اند، که اگر از نزدیکان حکومت بودند مجبور به خدمت در آن منطقه نمی شدند. این گروهک منحط وهابی مرتبط با القاعده و شبکه های قاچاق مواد مخدربا قتل فرزندان بی گناه ایران خط بطلان پررنگی بر ادعاهای دروغین خود مبنی بر مبارزه برای آزادی ایران کشیده است.ادعایی که پوچی آن از ابتدا معلوم بود و تنها برای آن دسته از حامیانشان که این قاچاقچیان تروریست را جنبش مقاومت مردمی ایران می خواندند خوراک فراهم می کرد. ما دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای تهران اعتراض خود را به آن دسته از رسانه های ارتباط جمعی که با پوشش رسانه ای به اخبار این گروهک تروریستی وانجام مصاحبه های اختصاصی با رهبر آن به صورت غیرمستقیم به آنان کمک می کردند اعلام می کنیم.کجایند رسانه هایی که می کوشیدند از این بن لادن وطنی ماندلایی بسازند و با بیشرمی تمام او را رهبر جنبش مقاومت مردمی ایران می نامیدند؟چرا آنان به این سبعیتی که روی حیوانات وحشی را نیز سفید کرده است پوشش خبری کافی نمی دهند؟آیا مبارزه با جمهوری اسلامی مجوزی می شود برای گذشتن از هر خط و مرز اخلاقی و انسانی که یک روز رهبر آدمکشان را رهبر جنبش مقاومت مردمی ایران بخوانید و روز دیگری فردی را نماینده جنبش دانشجویی دموکراسیخواه ایران معرفی کنید که کودکان را در کرستان می رباید و فدیه اش را به دلار می ستاند تا آن را خرج مبارزات ضدآمریکاییش کند ؟ این توشه های بلاهت را کجا اندوخته اید و این کوله های حماقت را به کجا می برید؟ ما دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای تهران اعتراض خود را به بی کفایتی و بی درایتی مسئولانی که به جای دفاع از منافع ملی ایرانیان و تأمین آرامش و امنیت آنان مدام به لفاظیهای بیهوده مشغولند اعلام می داریم.ما از آنان می خواهیم به جای آنکه منابع ملت ایران را صرف حمایت از گروههای تروریستی در لبنان و فلسطین و عراق و افغانستان نمایند، به جای آنکه منابع ملت ایران را صرف حمایت بی فایده از دولتهای پوپولیست ضدآمریکایی در آمریکای جنوبی نمایندد، به جای اینکه منابع ملت ایران را صرف تهدید دولتهایی در منطقه کنند که اگر درست بنگریم یگانه متحد استراتژیک ما در این منطقه هستند ، منابع ملت ایران را در جهت دفاع از منافع ملی ایران، رشد و توسعه و آبادانی مناطق محروم و برخورد قاطع با گروهکهای تروریست مصرف کنند. اما دریغ و درد که یقین داریم اعمال غیر انسانی جندالله تنها سیکل معیوب خشونت در منطقه را پایدارتر می سازد و برخوردهای غیرانسانی عمال حکومت در قبال مردمان بی گناه و محروم منطقه را بیشتر دامن می زند. ما همچنین به بعضی قدرتهای فرامنطقه ای که نسبت به حمایتشان از امثال این گروههای تروریستی در جهت آشوب افکنی و تجزیه ایران مظنونیم هشدار می دهیم که بدانند ایران با تاریخی چند هزار ساله کشوری نیست که بتوان آن را تجزیه کرد . دولتها آمده اند و رفته اند و می آیند و می روند؛ ایران و ایرانی اما مانده است و می ماند.اعتبار سیاسی در اذهان ملتها به دشواری کسب می شود اما به سادگی از کف می رود.همچنان که پس از حادثه 28 مرداد اعتبار به کف آمده در بیش از یک قرن دولت آمریکا به عنوان دولتی آزادیخواه در اذهان ملت ایران نابود شد و نیم قرن طول کشید تا دوباره به کف آید ، اعتباری که اکنون بر اثر عملکرد ناصواب جمهوری اسلامی به کف آمده نیز به طرفه العینی دود می شود و به هوا می رود.بنا براین بهتر است در قبال حوادث ایران رویکردی مسئولا نه تر و مدبرانه تر داشته باشند و و به جای این شیطنتهای ناشیانه، از جنبش دموکراسی خواهانه ملت ایران حمایت نمایند که ایرانی آزاد و امن، بهترین دوست آنان در منطقه خواهد بود. در پایان ، ما قتل مظلومانه این سربازان را به خانواده های آنان تسلیت گفته و آرزومندیم که مجرمان این جنایت وحشیانه به سزای اعمال خود برسند.
دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال دانشگاههای تهران
No comments:
Post a Comment