Wednesday, July 30, 2008

بيانيه جبهه متحد دانشجويي دردومين سالگرد شهادت اكبرمحمدي

دو سال ازجان دادن مشكوك زنداني سياسي اكبرمحمدي درمحبس اوين گذشت. اكبررا به جرم زنده بودن يعني اعتراض به ظلم حكومت درفاجعه 18 تير 78 بازداشت كردند. ابتدا مستوجب اعدام خواندند تا زنده بودن را از او بگيرند اما حمايت مستمردانشجويان ومدافعان حقوق انسان ها موجب گشت تا محكوميت وي را دو درجه تقليل دهند.
اكبرمحمدي ظرفيت اصلاح پذيري حكومت را باورنداشت. بازي دادن مردم با الفاظ استحاله شده دردست جناح هاي حكومت را نمي پذيرفت.درپي آن نبود تا ازدفع فقر،حقوق بشر، صلح طلبي ورهايي از اختناق ابزاري براي تن دادن به انتخابات فرمايشي و سهيم شدن درقدرت حاكمه بيابد. اكبرمحمدي ازنگاه واردوگاه اصلاح طلبان حكومتي همانقدر غيرخودي بود كه درمنظرو بلوك اقتدارگرايان حاكم.او به جمهوري عاري ازتعلقات ايدئولوژيك و حاكميت لاييسيته باورداشت . اكبردربرابرسركوب بي امان جنبش هاي اجتماعي همچون جنبش دانشجويي، جنبش زنان، جنبش كارگران ومعلمان ساكت نمي نشست . اكبرنمادي اززنده بودن جنبش هميشه بيداردانشجويان بود.
حكومتگران مانع ازتداوم تحقيق قضايي درخصوص كيفيت جان سپردنش دربستربيماري درزندان اوين شدند. آنها مانع ازتشييع پيكر وفرصت يافتن اعضاي خانواده ويارانش براي آخرين ديداراوشدند. آنها مانع ازبرگزاري مراسم سوگ و سالگردش شدند. آنها اكبررا هم سرنوشت با ديگر شهيد كوي دانشگاه عزت ابراهيم نژاد ساختند. وقتي كه با تمام آزار و شكنجه ها ، حبس ها و اعمال فشارها نتوانستند اراده اكبربراي ظلم ستيزي را بشكنند،به زعم باطلشان با سپردن اكبردرزير خروارها خاك گور مي خواستند زنده بودن را ازاو بگيرند. اما راه اكبرمحمدي ، نامش ، خاطره اش ومزارش جان بخش همه آزادي خواهان وانسان هايي است كه درهردوران دربرابرظلم وجفا ايستادگي كنند.
جبهه متحد دانشجويي ضمن محكوم كردن بازداشت هاي گسترده دانشجويان درفصل تعطيلات دانشگاه وپروژه سازي هاي رسواي حكومتگران برضد اين جنبش بارديگربرتداوم راه زنده ياد اكبرمحمدي عضوفقيد شوراي مركزي اين تشكل تاكيد مي نمايد.
زنده باد آزادي – گسسته باد زنجيراستبداد – برقرارباد دمكراسي
هشتم مرداد 78
جبهه متحد دانشجويي

Sunday, July 27, 2008

دانشجويان همچنان زيرتيغ سركوب

خبرگزاري جبهه متحد دانشجويي - عابد توانچه ازدانشجویان آزادیخواه و برابری طلب براي تحمل هشت ماه حبس روانه زندان اراك شد
رمضان حاجی مشهدی، وکیل مدافع عابد توانچه، به رادیو فردا گفت:« پس از آنکه عابد توانچه به هشت ماه زندان محکوم شد، بدون احضار رسمی و قانونی، بوسیله تلفن احضار شد که به دلیل تلقی من از این روش که قانونی نبوده است، از او خواستم تا ارسال احضار کتبی از رفتن به زندان خودداری کند، اما چون خانواده و وثیقه گذار وی تحت فشار و تهدید قرار گرفته بودند، عابد توانچه به ناچار خود را به زندان اراک معرفی کرد.»
وي پيش ازاين، اتهامات وارد شده به موکل خود را « اقدام علیه امنیت ملی، شرکت در تظاهرات و نشر عقاید کمونیستی» اعلام کرد.

قابل ذكر است درتيرماه سال جاري به رسم چند سال اخيرهمزمان با تعطيلي دانشگاه ها و مقارن با نهمين سالگرد قيام دانشجويي 18 تيردهها تن ازدانشجويان درسراسركشورهدف تيغ سركوب و احضار و بازداشت قرارگرفته كه شماري ازآنان آزاد شدند. براساس خبرها هم اكنون 20 دانشجو به اسامي زيردربازداشت بسرمي‌برند.
ازتهران - محمد هاشمی، بهاره هدایت، سلمان سیما، مهدی خدایی و مجید اسدی
ازمشهد- فرزام الهی پرست، فرزاد حسن‌زاده، محمد زراعتی، اشکان آرشیان، مجتبی عمادپور
ازتبريز - داریوش حاتمی، آیدین خواجه‌ای، فراز زهتابی ، سجاد رادمهر،پیمان غلامی،علی عبدالله زاده
اززنجان- پیام شکیبا، آرش رایجی ، حسن جنیدی
ازاردبيل- ودود اسدی

Saturday, July 26, 2008

تاملي برآرايش احزاب داخل كشور/محمدمسعودسلامتی عضو شورای مرکزی جبهه ی دمکراتیک ایران

يكي از مزاياي تحزب آن است كه مردم دربرگزيدن الگوها ونيروهاي سياسي دچارسردرگمي نمي گردند. آنگاه كه حزب سياسي با برنامه، روش، اهداف وسابقه ي مشخصي خود را معرفي مي كند ديگرمجالي براي افراد ابن الوقت نمي ماند.اما اين حكايت زماني صادق است كه گروههاي سياسي به درستي تعريف شوند ونام وجهتگيري شان منطبق برهم باشد. سياست شناسان به منظورتقسيم بندي جريان ها و احزاب سياسي از ملاك هاي متعددي بهره مي جويند. شايع ترين شيوه نوع نگاه جريان ها و احزاب به حكومت است. آناني كه خواهان حفظ وضع موجودند تحت عنوان محافظه كار وگروه هايي كه معترض به وضع موجود مي باشند به دوبخش اصلاح طلب و انقلابي شناخته مي شوند.دراين مقال آرايش گروه هاي محافظه كاربا درنظرگرفتن ميزان اهميت راهبردي مطمح نظرنيست. اما نظربه ضرورت تعريف گروههاي معترض به وضع موجود وپالودن درهم ريختگي مرزبندي اين احزاب مبحث راپي مي جوييم. ضرورت موضوع ازآنجاست كه برخي نيروهاي سياسي سعي درمصادره به مطلوب هراصطلاح تازه بدون توجه به مفاهيم آن را دارند. قصد اين نوشتار تميز اين گروهها دركشورمان با توجه به ملاك ها وشاخصه ها ونه شعارهاي موسمي وتبليغات انتخاباتي آنان است.

يك ملاك براي تقسيم بندي گروههاي معترض به وضع موجود برمبناي استراتژي گروهها ست. ازيك منظراستراتژي هاي اپوزيسيون را به سه رده قهرآميز، صندوق راي و خيابان مي توان تقسيم كرد.

استراتژي قهرآميز، دراين رويكرد قانون حاكم مورد تاييد نيست. كشتن و كشته شدن جزو تفكيك ناپذير و مورد تاييد اين مشي است. برنامه ريزي برمبناي پيروزي آني است ودرمصاف فرسايشي احتمال ناكامي فراوان است. درصورتي كه آمريت درابتدا راه مورد نقد باشد اما به لحاظ ويژگي ذاتي اين شيوه سرانجام صورت غالب دراين رويكرد است. گروههايي كه دراين رده اند را انقلابي (به مفهوم سنتي آن) بايد نام داد.

صندوق راي ديگراستراتژي قابل تشخيص شماري ازگروههاي سياسي است. براين اساس قانون وساختارحاكم بركشورمورد تاييد است. باورمندان اين متد به برخي ازقوانين، رفتاروشماري ازحاكمان انتقاد دارند. آنان درصدد تغييرواصلاح و نه دگرگوني ساختارحاكم اند. پيروان اين استراتژي ممكن است داراي برخي مناصب حكومتي باشند كه ازآنها به عنوان اصلاح طلب حكومتي ياد مي شود ويا زماني صاحب آن بوده و اكنون آنرا ازدست داده اند كه اين گروهها را اصلاح طلب خارج ازحاكميت مي شمارند.

استراتژي سوم موسوم به خيابان است. اين گروهها قانون حاكم را برنمي تابند. شركت درحاكميت ازطريق انتخابات مورد تاييد آنان نيست. هدف اين گروهها دگرگوني ساختارحاكم است. شيوه اين دگرگوني مبتني براعتراضات مسالمت آميزمردمي وپرهيزازخشونت درقالب اعتصاب ، تحصن وراهپيمايي است. چنانچه همه پرسي به منظور رد ساختارحاكم وتعيين ساختارنوين درشرايط آزاد برگزارگردد مورد تاييد اين گروهها است. آنان رويكرد خود را «انقلاب آرام» ناميده و دراتمسفر كنوني كشورمان ازآنان به عنوان «تحولگرا» ياد مي‌ شود.

با توجه به اين تعاريف قابل تشخيص است كه مثلاً اگرگروهي يا افرادي خود را تحولگرا بدانند اما تمايزشان با ديگر اصلاح طلبان تنها در آن باشد كه كانديداي انتخاباتي آنان محمدخاتمي است يا عبداله نوري . درواقع اين دسته تحولگرا نيستند، چرا كه نخست آنكه استراتژي آنها همانند ديگر اصلاح طلبان صندوق راي است. دوم آنكه مترصدند تا با توسل به قانون حاكم بخشي از قدرت را تصاحب كنند. درنهايت آنكه موافق دگرگوني بنيادي ساختارنبوده بلكه حداكثربه اصلاح برخي اصول قانون اساسي مي انديشند. بنابراين، اين گروهها ونيروهاي سياسي همسو را مي توان اصلاح طلب خارج ازحكومت خواند ونه تحولگرا.پرواضح است كه اگربخشي ازاصلاح طلبان ديروز با آسيب شناسي ازپديده رفرم به اين نتيجه دست يابند كه نيازمند تغييراستراتژي مي باشند و به عنوان نمونه تحولگرايي را مطلوب خود يافتند. لازمه ي آن تغيير مشي سياسي هم هست وصرف تغييرنام كافي به مقصود نيست چرا كه ممكن است اين تصوربه اذهان متبادرگردد كه نام جديد تنها دستاويزي براي تداوم رويه سابق است.

Tuesday, July 22, 2008

دواطلاعیه از روابط عمومی جبهه ی دمکراتیک ایران

ناخشنودي وابستگان امنيتي رژيم ازپيوند دمكراسي خواهان درايران
درپي انتشارخبرديداررهبران جبهه ملي ايران با مهندس طبرزدي وحضوربرخي ازاعضاي شوراي مركزي جبهه دمكراتيك ايران دراين نشست كه نمادي ازهمبستگي نيروهاي آزاديخواه داخل كشورمي باشد. سايتي به نام ايرانويچ با تحريف خبري سعي درتفرقه افكني دربين نيروهاي دمكراسي طلب نمود.روابط عمومي جبهه دمكراتيك ايران دراين راستا اطلاعيه اي صادرنمود كه متن آن بدين قراراست
پس از پایان دوره ی حبس ۹ ساله ی مهندس طبرزدی دبیر کل جبهه ی دموکراتیک ایران،شخصیت ها و سازمان های متفاوت،در
اقدامی انسان دوستانه و به نیت حمایت از مبارزات و محکوم کردن اقدامات سر کوبگرایانه ی رژیم به دیدار ایشان رفتند.از جمله ی دیدار کنندگان،کادر رهبری جبهه ی ملی ایران بود.جبهه ی ملی ایران به عنوان تشکلی خوش نام و یادگار دکتر مصدق همواره مورد احترام آزادیخواهان به ویژه مبارزین و شخص مهندس طبرزدی بوده است.ضمن این که اعضای جبهه ی دموکراتیک ایران از سالیانی پیش،رابطه ی بسیار صمیمانه ای با رهبران جبهه ی ملی از جمله شادروان علي اردلان،شادروان ورجاوندواستاد ادیب برومند،داشته و متقابلا این مردان ملی نیز به مهندس طبرزدی و سایر مبارزین محبت داشته اند.
حضور آقایان ادیب برومند،دکتر هرمیداس باوند،مهندس کورش زعیم و آقای حاتمی در منزل طبرزدی،موجب شادمانی ایشان شد و آقای طبرزدی این شادمانی خود را به صراحت اعلام کرد.طبرزدی در همین جلسه،از نقش جبهه ی ملی در مبارزات آزادیخواهانه یاد کرد و تاکید نمود،جبهه ی ملی ایران پشتوانه ی مبارزات دموکراسی خواهانه و نیروهای مبارز است.منطقی است که در این دیدار که آقایان پرویز سفری و محمد سلامتی عضو شورای مرکزی جبهه ی دموکراتیک ایران نیز حضور داشتند،درباره ی پاره ای از مسایل روز تبادل نظر شود.گویا این دیدار و به ویژه رسانه ای کردن آن از سوی خبرگزاری جبهه ی متحد دانشجویی و دفتر مردمداری جبهه ی ملی ایران،برای برخی افراد با خواسته های حقیر خوش نیامده و در یک اقدام غیر اخلاقی و به نیت اختلاف افکنی بین نیروهای آزادیخواه و به صورت دزدانه در سایتی به نام ایران ویچ یک گزارش جعلی و کذب از این دیدار منتشر کرده اند.
شایان توجه ی خوانندگان عزیز است که اولا:چنانچه اشاره شد حضور مردان ملی در منزل طبرزدی با شادمانی و استقبال گرم ایشان و همرزمانش رو به رو شد.ثانیا:جبهه ی دموکرتیک ایران به عنوان یک تشکل میارزاتی،ضمن این که جبهه ی ملی ایران به عنوان یک تشکل ملی و سابقه دار،را پشتوانه ی مبارزین می داند هیچ گاه درخواست عضویت برای حضور در جبهه ی ملی ایران را نداده است.ثالثا:ما اعلام می کنیم این گونه گزارش های جعلی اگر مستقیما از سوی دستگاه امنیتی رژیم نباشد،قطعا درجهت خواسته های آنان است.در پایان به همه ی آزادیخواهان هشدار می دهیم که ترفند رژیم ایجاد اختلاف بین مبارزین است.این ترفند حتی ممکن است به بهانه ی طرفداری از برخی مبارزین یا ملیون صورت بگیرد . سایت ایران ویچ اینک این وظیقه را بر عهده گرفته و ناشیانه خود را لو داده است. باید مراقب نفوذی های ناشناس بود.
روابط عمومی جبهه ی دموکراتیک ایران ۲۸/تیر/۱۳۸۷

بهروز جاوید تهرانی و 7 سال حبس جدید
به دنبال افشاگری جدید بهروز جاوید تهرانی این تنها بازمانده ی کوی دانشگاه و این اسطوره ی مقاومت که در افشاگری جدید خودش چهره ی واقعی اسلام گرایان حاکم را رسوا نمود و نشان داد که طینت واقعی این خشونت گرایان چیست او را به سال حبس جدید محکوم کردند.جالب توجه این است که بهروز برای شرکت در جنبش ۱۸ تیر ۸ سال حبس گرفت و برای عضویت در جبهه ی دموکراتیک ایران ۴ سال و برای اتهام واهی ارتباط با سازمان مجاهدین خلق که بهروز بارها ان را تکذیب کرده است به۳ سال حبس و جمعا ۱۵ سال محکوم شده است. بهروز البته چیزی ندارد که از دست بدهد چون جوانی اش را در شکنجه گا های رژیم از دست داد و مادرش را نیز. اما رژیم نیز بداند نتیجه ی این اقدامات ضد حقوق بشری خودش را به زودی خواهد دید . شیان ذکر است مهرداد لهراسبی یکی دیگر از محکومین جنبش ۱۸ تیر ماه نیز بار دیگر و در روز ۱۸ تیر در مقابل درب اصلی دانشگاه تهران بازداشت و زندانی شد تا به رژیم بفهماند بین مبارزین و این حکومت جز مبارزه هیچ سخن دیگری نیست.زنده باد ازادی- بر قرار باد دموکراسی-گسسته باد زنجیر استبداد.۳۱/تیرماه/۱۳۸۷ روابط عمومی جبهه ی دموکراتیک ایران.

Thursday, July 17, 2008

تداوم پروژه های امنیتی دربرابرمطالبات اجتماعی تشکل های دانشجویی

خبرگزاری جبهه متحد دانشجویی-درحالیکه جناح های حکومتی درجمهوری اسلامی اعم ازاقتدارگرا و اصلاح طلب مسحور انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم شده اند.جنبش ها اجتماعی اعم ازجنبش دانشجویی،جنبش زنان، جنبش کارگری و اقوام درمصاف با استبداد دینی ودرمسیرتحقق دمکراسی
همچنان بی پناه اماسربلند متحمل هزینه های پیاپی اند.دررابطه با بازداشت اخیردوعضو تحکیم وحدت روابط عمومی این دفتراطلاعیه ای بدین قرارصادرکرد

در حالی که چند روز از بازداشت محمد هاشمی و بهاره هدایت از اعضا شورای مرکزی این اتحادیه می گذرد، رسانه های حامی دولت از جمله ایرنا و ایسنا از قول شخصی مجهول الهویه مدعی شدند که بازداشت این افراد به خاطر ارتباط باگروهک های ضدانقلاب خارج از کشور بوده است!! اتهامی واهی که بارها به منتقدان نسبت داده شده است و از رئیس جمهور سابق، برخی از اعضا مجلس ششم تا تشکل ها و گروه های تحول خواه بارها با این اتهام مواجه شده اند و گاه به این اتهام واهی مدتها در زندان مانده اند.

در واهی بودن این اتهام همین بس که وزیر علوم علی رغم تایید رئیس دانشگاه زنجان و دادستان آن شهر در مورد رسوایی اخلاقی منصوب وزیر در آن دانشگاه همچنان این مساله را به دشمن و خارج از کشور نسبت می دهد و از لزوم پدافند غیرعامل برای مبارزه با آن سخن می گوید! سخنانی که به خوبی بی مسئولیتی و تلاش برای فرافکنی دولتمردان نهم را آشکار می سازد و از سوی دیگر از ناراحتی فراوان آنها از منتقدان این عمل شرم آور از جمله اعضا این اتحادیه پرده بر می دارد.

در واقع اتهام ارتباط با خارج از کشور و ضدانقلاب بودن بارها جهت سرپوش نهادن بر ضعف های مدیران دولت نهم و همچنین حذف منتقدان مطرح شده است و این مساله چنان فراگیر شده است که دیگر اصولگرایان نیز جهت حذف رقبای همفکر خود همدیگر را به ضدانقلاب بودن متهم می نمایند که نمونه بارز آن را در اختلافات میان مرتضوی و زاکانی شاهد بودیم.

از سوی دیگر این اتهامات درحالی مطرح می شود که مجموعه دفتر تحکیم به خاطر فعالیت ها و انتقادهای شفاف و علنیش در کنار سکوت بسیاری از مدعیان تحول خواهی و همچنین استقلالش از گروه های مختلف تا کنون هزینه های بسیاری را تحمل نموده است و در واقع این فعالیت ها نیز به عاملی جهت کینه ورزی مخالفان بدل شده است و مدتهاست رسانه های حامی دولت به اتهام زنی واهی در خصوص برنامه ریزی جهت ایجاد آشوب و ارتباط با خارج مشغول هستند و در نهایت نیز روز گذشته چنین اتهامات کذبی را مطرح نمودند. به راستی مدعیان چنین اتهامی اگر مدرکی دارند چرا متهمان را احضار نمی نمایند و مدارک خود را در دادگاه علنی و منصفانه ارائه نمی نمایند؟ آیا براستی بازداشت های گسترده روزهای اخیر شائبه اعتراف گیری و پرونده سازی را تقویت نمی نماید؟

در پایان دفتر تحکیم وحدت ضمن رد اتهامات واهی وارده به اعضا این اتحادیه، خواهان آزادی هرچه سریعتر دانشجویان دستگیر شده روزهای اخیر به ویژه اعضا شورای عمومی و شورای مرکزی این اتحادیه و همچنین پاسخگویی شفاف مسئولان قضایی و امنیتی در این خصوص است و از مسئولان می خواهد به جای اتهام زنی و تلاش برای حذف منتقدان در اهداف و روش های خود تجدید نظر نمایند

Monday, July 14, 2008

ديدار سران جبهه ملي ايران با مهندس طبرزدي درفرجام دوران حبس

خبرگزاري جبهه متحد دانشجويي - روز يك شنبه 23 تير استاد اديب برومند عضو شوراي رهبري جبهه ملي ايران به همراه دكترهرميداس باوند عضوشوراي رهبري ،مهندس كوروش زعيم وعيسي خان حاتمي ازاعضاي شوراي مركزي اين جبهه درمنزل مهندس حشمت اله طبرزدي كه چندي پيش با پايان 9سال زندان متناوب واختتام دوران محكوميت ازحبس آزاد گرديده حضور يافتند. دراين نشست كه دو عضو ارشد جبهه دمكراتيك ايران پرويز سفري و محمد مسعود سلامتي نيز حضور داشتند استاد برومند ضمن ابرازخرسندي ازآزادي مهندس طبرزدي بازداشت هاي اخيردانشجويان را محكوم شمرده و برحمايت جبهه ملي ايران ازمبارزات جنبش دانشجويي درجهت تحقق دمكراسي ودفاع ازحقوق بشرتاكيد كرد
عضوشوراي رهبري جبهه ملي ايران همچنين ضمن تصريح برموضع اين جبهه درخصوص مخالفت با جنگ هرگونه حركتي را كه در راستاي منافع حاكميت صورت پذيرد را مغايربا نظرجبهه ملي برشمرد
مهندس طبرزدي دبيركل جبهه دمكراتيك ايران با اشاره به موقعيت مبارزات آزاديخواهانه مردم ايران موضع جبهه دمكراتيك ايران را مخالفت با مداخله نظامي وهرگونه جنگ افروزي توصيف نموده وهمچنين تصريح كرد نبايد تلاش هايي به نام صلح اما درراستاي منافع حاكميت صورت گيرد
طبرزدي اعمال تحريم هاي هوشمند به نحوي كه به مردم ايران خسارت كمتري وارد آيد را به منزله ي همبستگي جهاني با مبارزات دمكراسي خواهان درايران اعلام كرد.همچنين دراين نشست طرفين برضرورت اتحاد نيروهاي سياسي درراستاي همبستگي ملي تاكيد كردند

Friday, July 11, 2008

مصاحبه ی دو تن از اعضای شورای مرکزی جبهه ی دموکراتیک ایران

طبرزدی: جنبش 18 تیرالگوی مبارزه مسالمت آمیزرابه لایه های اجتماعی برد
سلامتی: جنبش دانشجویی 18 تیردردرجه اول یک حرکت خود جوش بود

مهندس طبرزدی ومحمد مسعودسلامتی در سالگرد جنبش 18 تیر به ترتیب با صدای آمریکا وتلویزیون هما مصاحبه داشتند زنده نگاه داشتن واقعه ی 18 تیر ماه از برنامه های اصلی جبهه ی دمکراتیک ایران است .علی رغم خواست حاکمان جمهوری اسلامی که میخواهند یادی ونشانی از حرکتهای تحولگرایانه در میان مردم باقی نماند .


خبرگزاری جبهه متحد دانشجویی: حشمت اله طبرزدی دبیرکل جبهه دمکراتیک ایران درگفتگوی زنده با شبکه رادیو تلویزیونی صدای آمریکا به مسایل مطرح پیرامون جنبش دانشجویی و قیام 18 تیر پاسخ گفت وی ابتدا ضمن نام بردن از2 جان باخته جنبش 18 تیر عزت ابراهیم نژاد و اسطوره مقاومت اکبر محمدی وبا یاد کلیه کسانی که دراین هجوم دچارآسیب شدند ازجمله دانشجوی ممتازدانشگاه تهران که چشمش را ازدست داد از تنها بازمانده زندانیان سیاسی 18 تیربهروز جاوید تهرانی که هنوزدربند است یاد کرد.همچنین ازشماری ازندانیان سیاسی به عنوان یاران دربند نام برد که عبارتند از: حشمت ساران، ارژنگ داودی، حمید رضا محمدی،احمد دانش پذیر،صدیق کبودوند، منصوراسانلو، عباس خرسند نیا،علیرضا فلاحیه،سعید درخشندی ، جهاندار، مجید توکلی ، احمد قصابان ، احسان منصوری، عمادالدین باقی،سرورنقوی ، کاظمی ، منصوری ، میرباقری، کهندل و...سعید ماسوری و شاه قلعه، هاشم شاهین نیا ... بیش از16 دانشجویی که اخیرا بازداشت شدند ازجمله مهدی خدایی .
مجری(بهارلو): آقای طبرزدی چه عواملی منجربه فاجعه 18 تیرشد؟
طبرزدی :ما از دهه 60 بعنوان دهه خشونت می توانیم نام ببریم وپس ازاعدام هایی که تابستان 67 اتفاق افتاد وپایان جنگ اولین جرقه ای که زده شد بین نیروهای طرفدارانقلاب اعتراض آقای منتظری بود که منجربه این شد ایشان را ازقائم مقام رهبری عزل کردند.پس ازآن دکترسروش درسال 68 با راه اندازی نقد گفتمان دینی درواقع یک جریان انتقادی را در حوزه اندیشه بوجود آورد درواقع دمکراسی دینی را ایشان طرح کرد. مخالفت دیگرکه ازدرون نظام شروع شد نشریه پیام دانشجو بود که ما منتشرکردیم ومبتنی برجنبش اجتماعی واقتصادی بود این سه نقطه تا قبل ازسال 76 بود.دراواخردوران رفسنجانی آنچه که اتفاق افتاد تشدید فاصله طبقاتی بین مردم محروم و حاکمیت وافزایش نارضایتی مردم که شرایط خاصی را بوجود آورد. مجموعه این مسایل به دو خرداد 76 منتهی شد. در2خرداد حاکمیت دریافت مطالبات انباشت شده مردم طی 20 سال و نتیجه ی افزایش نارضایتی ها مردم خواهان شرایط جدید هستند.درآن شرایط حاکمیت کاندیدای مورد نظرخود ناطق نوری راخواست مطرح کند و ازگفتمان دینی آقای خاتمی را تایید می کند.شماری ازکاندیداها را بعنوان اینکه آنها غیرخودی محسوب می شوند رد صلاحیت کردند ازجمله دکتریزدی ، دکترپیمان و من که ازطرف اتحادیه دانشجویان ودانش آموختگان کاندیدا بودم. نماینده اقتدارگرایان آقای ناطق نوری دربرابرنماینده جریان مردمی (درآن دوره) قرارگرفت...
مجری: آیا 18 تیرنتیجه خوش بینی جوانان بود به آقای خاتمی نبود؟
طبرزدی: مطالبات مردم بالارفته بود مردم اجرای قانون اساسی راخواسته بودند و دوران میتینگ های دانشجویی بود جریان گروه فشارو آن گروه خود سر که اعلام کردند مسبب مساله قتلهای زنجییره ای بودند در18 تیرآن جریان مردمی می دید که درواقع نهادهای انتصابی دربرابرنهادهای انتخابی ایستادگی می کنند فروهرها را به قتل رساندند، تیغ بردانشجویان می کشیدند. در18تیرکوی دانشگاه و درتبریز گروه قشارکاررابجایی رساند ند که برای همیشه این جریان را سرکوب کند و نشان دهد که دراین مملکت اصلاحات کاره ای نیست و قدرت دست جریان اقتدارگرا است.
کوروش صحتی(ازفعالان سابق جبهه متحد دانشجویی): اندکی قبل از18 تیر آزادی بیان و مطبوعات بوجود آمده که پس ازانقلاب بی سابقه بود وهجوم 18 تیر درواقع انتقام از آزادیخواهان بود. با اینکه تا قبل از18 تیرسرکوب ها را به عوامل بی نام و نشان وخودسرنسبت می دادند اما درآن روز حاکمیت چهره واقعی وخشن خود را نمایش گذاشت . درآن مقطع هم اصلاح طلبان وهم اقتدارگرایان نیروهای که درواقع جریان سوم بودند مثل آقای طبرزدی و جبهه متحد دانشجویی ومثل آقای سیف وپان ایرانیستها و.. اینها را مورد هجوم قراردادند بعد ازاین بین اصلاح طلبان شکاف افتاد و اصلاح طلبان رادیکال ازاصلاح طلبان حکومتی فاصله گرفتند مثل دفترتحکیم وحدت وجنبش دانشجویی پس از18 تیر استقلال بیشتری یافت و این گروهها شعاردمکراسی و حقوق بشر ودوری ازقدرت رامطرح کردند.
البته لیاس شخصی ها ازقبل از18 تیربودند اما درآن شکل سازمان یافته که نیمه های شب آمدند مساله تازه ای بود.
مجری:این لباس شخصی ها کی بودند و ازچه زمانی بوجود آمدند؟
طبرزدی: ازسال 68 که آقای سروش آن بحث های خود را مطرح کرد دربین انجمن های اسلامی دانشجویان دربرابرآن از آنطرف هم آقای اله کرم مباحثی را درسپاه شروع کرد تحت عنوان فرهنگی به مرور این جلسات تبدیل به یک مجموعه ای شد ازنیروهای بسیجی و شبه نظامی واطلاعاتی و اینها این گروه فشارازسالهای 73 تا 75 سه باربه دفترهفته نامه پیام دانشجو حمله کردند. یک باراینها با کابل وپنجه بوکس آنقدربه سروکله ام زدند که من فکرنمی کردم زنده بمانم. اینها 24 آبان سال 76 به دفترآقای منتظری حمله کردند این گروه فشاردرسالهای 76 تا 78 نیرویی بود که خواسته های به نام اقتدارگرایان را نمایندگی می کرد.هرجا جلسه بود نشریه ای بود سخنرانی بود این گروه فشارحمله می کرد.اینها چند باربه دفترپیام دانشجو حمله کردند ما شکایت کردیم آمدند و چهره نگاری کردند ولی نه تنها محاکمه نمی شدند بلکه تشویق هم شدند حتی وقتی اینها درمیتینگ 4خرداد پارک لاله حمله کردند آقای شریعتمداردرکیهان نوشت دانشجویان دردو چهره یعنی دانشجویان خودشان به خودشان حمله کردند نارنجک اشک آورانداختند و...در18 تیرهم این(لباس شخصی ها) فاجعه آفریدند ... گویی جمهوری اسلامی و روحانیت طلبی داشتند ازمردم که به طلبشان رسیدند. اینها بارها می گفتند که درخرداد 42 طلبه ها را ازطبقه بالا انداختند پایین ولی اینها بدترازآنها با دانشجویان برخورد کردند وبعد هم آنان راازطبقه بالا به پایین پرت کردند. مساله دیگراینکه اینها گفتند شاه قبرستان ها ی مارا آباد کرد وکشورراویران الان خودشان نه تنها قبرستان ها را آباد کردند بلکه مملکت راتبدیل به قبرستان کردند پس دیگرمردم به اینها بدهکاری ندارند.
مجری: واکنش آنروز آقای خاتمی چه اثری داشت برجریان اصلاح طلبی و آیا اینکه احمدی نژاد قدرت را دردست دارد نتیجه آن عملکرد است؟
طبرزدی: همینطورهست. در2 خرداد 76 دمکراسی دینی یا اصلاح طلبی دینی پیروز شد اما درکناراین دمکراسی دینی آن نیروی تحول خواه و سکولارحذف شد. یعنی ما در2خرداد به واسطه اینکه کاندیدای اتحادیه دانشجویان و دانش آموختگان رد صلاحیت شد درانتخابات شرکت نکردیم. و بخشی های دیگری ازاپوزیسیون داخل هم درآن انتخابات شرکت نکردند. ما درمیتنگ 29 مهر76 اعلام کردیم رهبرباید دوره ای باشد به انتخاب مردم و پاسخگو، درواقع ما خواهان تغییرقانون اساسی شدیم این نیروی سوم که با آقای خاتمی تمایزفکری وسیاسی داشت انتظار نداشت که خاتمی در18 تیربیاید حمایت کند ازدانشجویان. گرچه درقتلهای زنجیره ای خاتمی مجبورشد افشاگری کند اما به شکل جدی با آن برخورد نکرد دربرابرحملات هرروزه گروه فشاربه نشریات و تجمعات، خاتمی چندان حمایت نمی کرد در18 تیراصلاح طلب ها درمرحله اول تا آنجا که توانستند از18 تیربهره برداری سیاسی کردند.... اما بعد دانشجویان رارها کردند.البته ما ازآقای خاتمی ممنونیم چون آقای ناطق به استناد مصاحبه اخیروزیرکشوروخاطراتش نظرش این بود که چند نفرازاینها رابگذارید سینه دیوار یعنی تیرباران کنید تا ماجرا ختم شود ما ممنونیم که آقای خاتمی مانع شدند که ماراتیرباران نکردند.
- سیررخدادهای 18تیر
طبرزدی :مدتی قبل از18 تیربه اتفاق آقای کاشانی مدیرمسوول نشریه هویت خویش دستگیرشدیم. به خاطراینکه هویت خویش بیانیه تحول ساختاری اتحادیه داشجویان و دانش آموختگان را که درابتدای سال 78 صادرکرده بود منتشرکرد مبنی براینکه ما خواهان یک رژیم غیردینی و دمکراتیک هستیم. وقتی ما به زندان رفتیم جزو اولین کسانی بودیم که ازنسل جدید به زندان وارد می شد قبلی ها مجاهدین بودند ، چریک ها بودند دوست عزیزمان آقای مهندس امیرانتظام بود وخیلی های دیگر. وقتی مرا بردند 209 زندانی ها می گفتند 209 الان خیلی خوبه اما امان ازتوحید، من حدود 20 روزآنجا بودم بازجوها می گفتند شما با این بیانیه دنبال چی هستید و من می گفتم شما دیگر کارتان تمام است.درواقع این بحث روزجامعه بود. آن موقع بود که 18 تیراتفاق افتاد و زندانیان خبرمی آوردند و می گفتند چندین هزاردانشجو را اینها گرفتند و حسینیه زندان اوین پربود ازدانشجوبند240، بندهای عادی و همه جا پربودازاین بچه های 18 تا19سال و متاسفانه خبرمی رسید که اینها رابه شدت زیرشکنجه قراردادند. بعد مرا انتقال دادند به توحید مرابردند به سلول 106 من ازآنجا می شنیدم سروصدا وشیون بچه ها راکه بلند بود فریاد می زدند نزنید من حتی صدای بعضی را می شناختم محمد رضا کثرانی بعدا شنیدم آنقدربا کابل زدند پاهایش ورم کرد و بعد فشارمی آوردند تا ورم پا بخوابد او می گفت کابل می زنید می گویید حکم اسلام است اینکارها هم می کنید حکم اسلام است.اکبرمحمدی شکنجه وحشیانه شد بیش ازهمه شکنجه شد او را شکنجه کردند تا بگوید کوکتل انداخته. همه ابنها که بودند منوچهرمحمدی ،مریم شانسی خانم هاشمی آقای سفری آقای سلامتی و...
مجری: هدف ازاین شکنجه ها چه بود اینها باید به چه چیزاعتراف می کردند؟
طبرزدی : آقای منوچهرمحمدی راشکنجه کردند که بگوید ما رفتیم به خارج ازکشور و مثلا چنین طرحی بود که اینکارها رابکنیم آقای احمد باطبی را شکنجه کردند تا بگوید این پیراهن خونین رابالابرد تا چه حرفی را مطرح کند و آقای نمازی مرد شصت ساله را شکنجه کردند.... آقای فراهانی پور آقای مهاجری نژاد و...تعدادی ازاینها شکنجه شدند و من وقتی صدای این فریاد ها را می شنیدم با خود می گفتم خدایا این آقای خاتمی و این دولت اصلاحات با این ادعا چه جورنمی آید نگاه کند برسراین بچه ها چه می گذرد؟ اکبرمحمدی دراثراین شکنجه ها ناخن پایش افتاد و بعدها براثرآن و براثراعتصاب غذا جانش فدا شد. من 5-6 ماه بعد که اززندان آمدم بیرون نزد آقای دکترمهرپورمسوول کمیته اجرای قانون اساسی این موارد را گفتم
درهیچ مملکتی چنین نیست که ظرف 9 سال اینهمه دانشجو به زندان بروند البته شیوه ها امروزفرق کرد اکنون زندان توحید رابستند اما من می خواهم بگویم جمهوری اسلامی که ادعای دین می کند ومی گوید ساواک شکنجه می کرد و چنین و چنان بیاید آماربدهد تا ببینیم یک صدم این رفتاردردیگرکشورها هست
-سووال تلفنی - چرا دانشجویان وزارت کشوررا اشغال نکردند. تا بتوانند قدرت رابدست بگیرند.
سووال تلفنی – بهترنیست ازنیروی خارجی کمک بخواهیم برای آزادی و ...
سووال تلفنی: احمدی نژاد دولتش بهترازخاتمی بود چرا امثال باطبی ازایران فرارکردند ...

طبرزدی :وقتی دانشجویان در مقابل وزارت کشوررفتند هدفشان اشغال آن مکان نبود بلکه می خواستند اعتراض شان را اعلام کنند. اما درمورد اینکه گفته شد ازخارج ازکشور مداخله کنند برای پیشبرد حرکت به نظر من مردم ایران مبارزات خود را به خوبی ادامه می دهند جنبش کارگران ، جنبش فرهنگیان ، جنبش زنان ودانشجویان، ما جنبش 18 تیررا الگوی مبارزات مسالمت آمیز می دانیم که آزادیخواهی ودفاع ازحقوق بشر را به لایه های اجتماعی برد. ما معتقدیم اکنون نه جنگ نه سازش را باید مطرح کرد یعنی اینکه نه خواهان جنگیم و نه خواهان تقابل (نظامی) دولتها با جمهوری اسلامی این جنبش صلحی که اخیرا مطرح شده به نظرما آدرس اشتباهی را مطرح می کند ما خواهان آنیم همانگونه که ملت ایران تحت فشارند با فقر زندگی می کنند الان بیکاری و گرانی بیداد می کند . دولت جمهوری اسلامی نفت رابه میلیاردها دلارمی فروشد وآنرا می آورد تبدیل می کند به زندان و سرکوب . ما به تحریم هوشمند به نحوی که به ملت کمترفشارآورد اما منافع دولت را هدف قرار دهد باورداریم و اکثریت ملت ایران از چنین چیزی دفاع می کنند ، نه ازدخالت نظامی.
من همچنین ازاحمدباطبی ودیگرکسانی که مجبورشدند به خارج ازکشوربروند و اکنون منعکس کننده ندای آزادیخواهی مردم ایران هستند و صدای آنهایی که اینجا سرکوب می شوند را به گوش دنیا می رسانند تشکرمی کنم.

گفتگوی تلویزیون هما(همبستگی ملی ایرانیان) با محمد مسعود سلامتی به مناسبت 18 تیر
درگفتگوی دیگرتلویزیون هما با محمد مسعود سلامتی عضو شورای مرکزی جبهه دمکراتیک ایران به گفتگو پیرامون جنبش دانشجویی وقیام 18 تیر نشست متن این مصاحبه بدین قراراست
مجری(مریم افشار): بطورکلی درمورد ویژگی جنبش دانشجویی درحال گذشته چه تفاوت هایی می بیند؟
محمد مسعود سلامتی: بطورخلاصه جنبش دانشجویی دردهه 50حالت انقلاب و ساختارشکنی داشت تاکتیک آن دوره مبارزه قهرآمیزبود و بیش ازآنکه جنبه ایجابی داشته باشد بعد سلبی داشت. دردهه 60 بواسطه سرکوبی که دردانشگاه ها صورت گرفت این جنبش محدود شد و عمدتا درخدمت نظام و بازوی اجرایی جناح های حکومت بود دراین مقطع جنبش حالت توجیه گروضع موجود داشت وماهیت ویژه ای نداشت.
دردهه هفتاد جنبش دانشجویی به آن ویژگی اصلی رجوع کرد وبه عصیان علیه وضع موجود پرداخت دراین مقطع هنوزجنبش هویت شکل یافته ای نداشت اما دردهه 80 جنبش دانشجویی به تثبیت نقش مستقل خود پرداخت وبلحاظ چلنجی که ازنظرایدئولوژی دربین نیروهای دانشجویی بوجود آمد یک مرزبندی مشخصی درتشکل های دانشجویی شکل گرفت. به نظرمی رسد درتداوم این حرکت درآینده جنبش دانشجویی بخواهد به تعیین گستره اجتماعی ونفوذ خود درلایه های اجتماعی بپردازد.
اما درمورد وضع فعلی جنبش دانشجویی سه مولفه قابل توجه است ، یکی ازاین عوامل سازمان یابی نیروهای اجتماعی است. باتوجه به حساسیت حاکمیت نسبت به تشکل های سیاسی درخصوص فعالیت تشکیلاتی که چه جنبه انتقادی واصلاح داشته باشد یا جنبه مخالفت وتحول گرایانه ازنظرآنها بایدبا هرنوع فعالیت تشکیلاتی سیاسی مقابله کرد. اکنون فعالیتی که حساسیت کمتررابه خود جلب می کند اما می تواند درخصوص سازماندهی موثرباشد همین فعالیت اعتراضی درچارچوب خواست های محدود ومشخص است این شیوه موفقی است که درتحصن های دانشجویان دردانشگاه های تبریز، شیراز، تربیت معلم کرج وزنجان مشاهده کردیم. با این رویکرد هم دانشجویان به سازماندهی پرداختند هم جان تازه ای درجنبش دانشجویی دمیدند وهم اینکه مستمسکی شد تا گروه های دانشجویی بتوانند در جهت همگرایی تلاش کنند.
یکی دیگرازاین مولفه ها تداوم واستمرارحرکت است. حرکت هایی می توانند راهگشا باشند که تداوم داشته باشند ما دراین تاکتیک نوین جنبش دانشجویی دیدیم که با پایان تحصن دریک دانشگاه دانشگاههای دیگرحرکت خود را آغازمی کرد و درهرمورد دانشگاه های سراسرکشورحمایت خود را اعلام می کردند. چون اگرمی خواست حرکت دردانشگاه خاصی ادامه پیدا کند به دلیل فشارهای امنیتی – قضایی ومسایل جانبی دیگر دردرازمدت کاردشواری بود اما این شیوه هم جنبش رازنده نگاه داشت هم اینکه دردرازمدت فشارها بردانشگاه خاص متمرکزنمی شد.
سومین ویژگی این حرکت های اخیراستقلال آن است. درگذشته شماری ازتشکل های دانشجویی منتظربودند تاحزبی حرکتی را شروع کند و آنها نقش پشتیبان را داشته باشند گاه پیش می آمد که میانه راه آن حزب مصلحت خود را درسازش می دید و دراینجا تشکل وابسته یا باید عقب می نشست یا خودش را فدا می کرد.اما درتاکتیک جدید تشکلهای دانشجویی مستقل عمل کردند وبرتوان واستعداد خودشان تکیه کردند همین عامل موفقیت آنان بود.
مجری: انگیزه و دلایل سرکوبی قیام 18 تیرچه بود؟ چه شد که اینگونه کارگزاران به دانشگاه هجوم وحشیانه آوردند واینگونه که گفته می شود حدود 19 نفردراین یورش 2-3 روزه جانشان راازدست دادند و شادروانان عزت ابراهیم نژاد و اکبرمحمدی ودیگرعزیزان که نامشان درجایی نیست یادگاراین یورش شدند؟
سلامتی: درمورد تلفات مراجع رسمی دست کم به 8 نفراشاره کردند که نشریه چشم اندازدرویژه نامه ای که سال 84 درمورد18 تیرمنتشرکرد این را ازقول یکی ازمسوولین نیروی انتظامی تایید کرد درحالیکه آقای خاتمی درهمان روزها می گفت این حادثه را توانستیم بدون شلیک حتی یک گلوله خاموش کنیم.
اما درمورد انگیزه یورش به کوی باید گفت درمسایل اجتماعی نمی شود به یک عامل خاص تکیه کرد این مساله هم ازاین قاعده مستثنی نیست ما ازیک طرف شاهد تشدید حرکت های اعتراضی بودیم درابتدای سال 78 و جامعه دانشجویی مهمترین کانون این حرکت ها بود و ازطرفی حاکمیت خودش را تجهیزکردبرای مقابله با این حرکت ها چون آنها عمق این حرکت ها را دریافته بودند مساله قتلهای زنجیره ای که ازسوی نهادهای مدنی دنبال می شد به نقطه ای رسیده بود که می توانست منجربه نتایجی بشود درکناراین مساله برخوردهای جناحی درحکومت تشدید شده بود انتخابات مجلس درپیش بود ، مساله سعید امامی وتوقیف روزنامه سلام درمجموع فضای ملتهبی ایجاد شده بود که حاکمیت درصدد سرکوبش بود. ازیک منظرهم به نظرمی رسد رخداد فاجعه 18 تیرالگویی بود که اقتدارگرایان ازمدل چینی پیروی کردند. همان خشونتی که درمیدان تیان آن من درچین دربرخورد با دانشجویان آزادی طلب انجام دادند درمساله کوی هم به لحاظ وسعت خشونت ازآن مدل بهره بردند . درواقع حرکت های سال 78 را نشان ازگذارجامعه ازاصلاحات حکومتی به سوی تحول ساختاری می دانیم.
نکته دیگراینکه سرکوب دانشجویان در18 تیرو ادامه آن درروزهای بعد را نباید ازهم تفکیک کرد.گرچه اقتدارگرایان آغازگریورش به کوی بودند اما سکوت ومماشات اصلاح طلبان به سرکوب تحولگرایان ودمکراسی خواهان کمک کرد. چنانچه ما بازداشتی های قیام 18 تیررانگاه کنیم اکثریت نیروهای خارج ازحاکمیت بودند و درنهایت هم حکومت مسوولیت چنین حوادثی را متوجه گروههایی نظیرجبهه متحد دانشجویی کرد.
مجری: آیا رادیکال شدن جنبش دانشجویی عامل شکست آن بود یا خیر؟
سلامتی: جنبش دانشجویی 18 تیردردرجه اول یک حرکت خود جوش بود که با توجه به نحوه ی هجومی که به دانشجویان انجام شد که درخواب بودند، آنها را مورد ضرب و شتم قراردادند ازپنجره به پایین پرت کردند، اتاقهایشان رابه آتش کشیدند منجربه نابینا شدن چشم یک دانشجو شد درمجموع این هجوم مغول آسا یک واکنش شدید ورادیکال رابخودی خود دربرداشت.اما وقتی این جنبش پا گرفت همه گروهها وفعالان دانشجویی درتداوم آن نقش ایفا کردند ومطالبات مختلف آنان برشتاب این جنبش افزود .درمورد این سووال هم باید گفت که این بستگی دارد به اینکه اهداف جنبش راچگونه تحلیل کنیم. قراین موجود ازجمله اینکه تشکلهای طرفدارحاکمیت نتوانستند این حرکت راتحت کنترل دربیاورند حاکی ازآن بود که خواسته های این جنبش تحول ساختاری بود با توجه به چنین هدف بزرگی توقع هم نبود که درمدت کوتاهی به انجام برسد. البته حاکمیت درظاهرآن تظاهرات راسرکوب کرد اما درواقع آن اعتراضات به لایه های اجتماعی سرایت کرد وآثارآن وهمچنین مظلومیت این جنبش باعث گسترش آن شد ، چه بسیارنیروهایی بودند که تا آن زمان دل به شعارهای رفرمیستی سپرده بودند به تصوراینکه نیل به دمکراسی با اصلاحات حکومتی تحقق پذیرهست البته آنها هزینه تحمل کردند وبرجامعه هم هزینه تحمیل کردند. این ماجرا نشان داد که آن رویکرد آنها اشتباه بود وما شاهد تغییررویه دربسیاری ازاین نیروها بودیم. به نظرم این یک پیروزی برای این جنبش بود. درواقع گرچه این جنبش خواسته های رادیکال داشت اما شیوه و مشی رادیکالی نداشت. تظاهرات دانشجویی مسالمت آمیزبود.بلواهای مصنوعی هم کاردانشجویان نبود.به قول یکی ازتحلیل گران داخل کشوراصلاح طلبان دروضعیت کنونی دچارتعلیق ذهنی استراتژی اند این بخاطرآن است که پس از18 تیرودرشکستهای متعدد استراتژی صندوق رای، آنها الان نمی دانند چگونه می توانند به جلب حمایت توده ها بپردازند. درواقع 18 تیرفقط شکست اقتدارگرایان نبود شکست رفرمیستها هم بود و دانشجویان پیروزبودند بخاطراینکه هنوزهم درجامعه جنبش دانشجویی یک نیروی بالنده است وباید آنرابه دیده مثبت نگاه کنیم.
مجری: جنبش دانشجویی پس از18 تیر استراتژی دوری ازقدرت را مطرح کرد.ارزیابی شما ازاین رویکرد چیست؟
سلامتی: یک نکته ای هست که هروقت جنبش دانشجویی به ساحت قدرت نزدیک شد با مشت آهنین و سرکوبی شدید حکومت مواجه شد. دست کم دردو مرحله پس ازانقلاب 57 یکی سال 59 درحرکت موسوم به انقلاب فرهنگی که عمدتا تسویه حساب سیاسی بود، حکومت با جنبش دانشجویی شدیدا برخورد کرد. مرحله دیگر18 تیر78 بود. این به معنای آن است که حاکمیت ازفعالیت جنبش دانشجویی دراین حوزه احساس خطرجدی می کند.
یک زمانی حاکمیت به فکرافتاد ازجنبش دانشجویی استفاده ابزاری کند می گفت دستهای لعنت شده نمی خواهند دانشگاه سیاسی باشد. اما وقتی دیدند دانشجو بلحاظ ویژگی هایش مقلد نیست ودرپی چون وچراست. بی پروا به نقد و رد سیاست های ناصحیح می پردازد. آنوقت تا دانشجو هرحرفی زد گفتند این اقدام علیه امنیت ملی است. دانشجو را حبس کردند ، اخراج کردند ، محروم کردند ازادامه تحصیل همه اینها به خاطراین بود که دانشجو سیاسی بود.
ازآنطرف جناح اصلاح طلب حکومت هم تازمانی که می توانست ازدانشجو درجهت پیشبرد مقاصدش استفاده کند، جنبش دانشجویی گل سرسبد جنبش ها بود اما همینکه در18 تیرمتوجه شد دانشجو حرف های دیگردارد متوجه شد دانشجو به کل ساختار معترض است ازیک سوناجوانمردانه دانشجوی بی پناه رادرچنگال سرکوبگران رها کردند واز طرف دیگر به دانشجو گفتند دیگر به سیاست کاری نداشته باش برو دنبال مطالعه تئوریک.
دانشجویان وقتی این دوگانگی ها و این رفتارهای حکومتیان را دیدند ، آن بخشی ازد انشجویان که چشم امید داشتند به این حرفها دلسرد از همه شدند و گفتند استراتژی دوری از قدرت.
اما مگر ممکن است فعالترین جنبش اجتماعی ما هیچ نستبی با قدرت پیدا نکند. ما جامعه ای هستیم که هنوزنهادهای سیاسی یعنی احزاب را نداریم، آنهایی هم که به نام حزب هستند اصلاً ویژگی ها ی احزاب راندارند. نه نیروی تمام وقت دارند که تمام فرصت و انرژی خود را صرف امورحزبی کنند. نه بودجه مستقل دارند و نه امکان برقراری ارتباط با مردم را دارند تا حرف هایشان را مردم بشنوند. دراینچنین شرایطی می خواهند این جنبش دانشجویی را،این یگانه امید جامعه ای که تحت سرکوب همه جانبه است عقیم کنند. پس دیگرچه چیزی باقی خواهد ماند

Wednesday, July 2, 2008

جنبش 18 تیر پرچم تحولگرايان/محمد مسعودسلامتی عضو شورای مرکزی جبهه ی دمکراتیک ایران

ماندگاری آثارجنبش های اجتماعی یکی ازشاخصه های ذاتی این نوع پدیده است.درواقع یکی ازوجوه تمایز آکادمیک شورش وجنبش اجتماعی همین دینامیزم تاریخی جنبش هاست. براین مبنا است که حوادث گوناگون سالهای گذشته ازواقعه اکبرآباد اسلامشهرتاعصیان های مردمی درمیانه ، فارس،سنندج، ترکمن صحرا و...هرکدام یک نشو نمای زمانی دارند اما جنبش دانشجویی 18 تیرنه به عنوان حادثه ای محصور به یک بازه زمانی بلکه به نمادی ازآزادیخواهی دانشجویان ومردم ایران تبدیل شده است.این درشرایطی است که رشته مساعی دامنه دارازتحلیل گران دل برحکومت سپرده گرفته تا تدابیرناشیانه وزارت علوم دردستکاری تقویم ترم های تحصیلی دانشجویان،جملگی مانع ازآن نگشت تا این نقطه عطف جنبش دانشجویی – مردمی به طاق نسیان رود.به موازات تلاش ناكام برخي جريان هاي سياسي به منظور آنكه اين جنبش را به شورش كورتعبيركنند.كوششي ديگرنيزمترصد آن است تا با تقليل گرايي مطالبات اين جنبش آنرا درحد يك رفرم تنزل دهد.اما براستي پايه هاي برهان مقوم كدام ديدگاه است.

درتبيين ماهیت این حرکت یک نگره برآن است که جنبش دانشجویی 18 تیر تفسيري ژرفنما ازرخ داد 2خرداد بود. اگرچه طیفی از حکومتگران باهم نگری آرای مردمی درانتخابات 2خرداد76را به مثابه ی گرایش توده ها به روی کارآمدن یک جناح حکومتی تلقی کردند.درمقابل طیف دیگرحکومت نیز آنرابه معنای حمایت مردم ازنظام خواندند. اما ورای این کلی نگری های تهی ازحقیقت تامل درشاخصه های جنبش دانشجویی تیرماه نشان ازتفسیری دیگردارد.اينكه بعدها بخشي ازنيروهاي سياسي عبورازخاتمي رامطرح كردند (ونيزعبورازحاكميت) درواقع اين به معناي ظهور يافتن بن مايه تحولگرايي بود. تا آن زمان تبليغات مسلط رفرميستها موجب شد رويه ي اصلاح طلبي چهره حقيقي حركت را مكدرو مستوركند و 18 تيرخواست واقعي جنبش را شفاف نمود.

شاید بتوان برخی ویژگی های جنبش 18 تیررا که مبین ماهیت این جنبش است چنین برشمرد. فراگیربودن حرکت (حضورگروههای مختلف دانشجویی)-نگاه تحول گرایانه (توجه به شعارها)- تلاش در پیوند زدن جنبش دانشجویی ومردم(تظاهرات خیابانی) و سرانجام اتفاق نظر جناح های حکومت درسرکوب این جنبش.

فراگیربودن حرکت - درمورد دایره ی شمول این جنبش به جرات می توان گفت درهیچ موردی جز انقلاب 57 سابقه نداشت که طیف های فکری وگروههای گوناگون دانشجویی این چنین درحرکتی واحد برای ابرازخواسته های خود به همیاری بپردازند. به نظر می رسد وحدت عمل کم نظیرگروههای دانشجویی دربرابرماشین سرکوب حاکمیت خود گواه آن بود که مطالبات دانشجویان بزرگترازمقاصد سكتاريستي وگروه گرايانه بود، به این منظورتدبیری جزاتفاق چاره سازنبود.

نگاه تحول گرایانه – علاوه برآنکه هیچیک ازچهره های گروههای سیاسی درون حکومتی نتوانستند درآن ایام خشم دانشجویان را فرونشانند، عامل دیگری که نشان ازخواست تحولگرایانه و نه اصلاح طلبانه می داد شعارهایی بود که دانشجویان درتظاهرات خود سرمی دادند. شعارهایی نظیر 20 سال سکوت دیگربس است. اسم ساواک عوض شده انصارحزب اله شده – مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین و ... حکایت ازنگاه ساختارشکن این جنبش داشت. شاید به خاطردرک همین مساله بود که خاتمی ترجیح داد تا روزسرکوب این جنبش نه تنها دربین دانشجویان حضورنیابد بلکه دربرابرظلم آشکاربه دانشجویان ویاری طلبیدن مکررگروهی ازآنان لب به سکوت بست.

تلاش درپیوند حرکت دانشجویی – مردمی - یکی ازمولفه های ممتازجنبش دانشجویی 18 تیرآن بود که برای نخستین باردانشجویان حرکت اعتراضی خود را ازخوابگاه ومحوطه دانشگاهی خارج نموده و به خیابان ها آمدند. آنها با راهپیمایی مسالمت آمیز درشعارهای خود ازمردم دعوت می کردند تا به آنان به پیوندند. این حرکت مورد اقبال عمومی قرارگرفته وچنانکه تداوم می یافت می توانست چهره دیگری به جنبش دهد. بازکردن درب خانه ها هنگامی که دانشجویان مورد یورش و تعقیب نیروهای سرکوب قرارمی گرفتند. تامین آذوقه دانشجویانی که درخوابگاه کوی محاصره شده بودند و ... نشانه هایی مبنی برتمایل مثبت مردم به این پیوند بود. درمقابل طرفداران حکومت سعی نمودند تا با ایجاد بلواهای مصنوعی دانشجویان را آشوبگرمعرفی کنند.اين ترفند برخي را دچاراشتباه نموده وآنها تصوركردند هدف اصلی بلواهای مصنوعی به جهت آن بود تا بهانه برای سرکوبی دانشجویان فراهم گردد.عده ای نيز آگاهانه یا ناآگاهانه شماری ازگروههای دانشجویی را هدف این اتهام قراردادند. درواقع غرض اصلی آشوب های مصنوعی آن بود تا مانع ازتداوم پیوند دانشجویان ومردم شوند. سرکوبگران همانطورکه درصبح 18 تیرنشان دادن برای سرکوب مبارزان نیازی به بهانه نداشتند و بدون آنکه بلوايي دركارباشد به خوابگاه هجوم بردند .

وحدت جناح های حاکم درسرکوب جنبش – حاکمیت ازمدتها قبل سمت گیری ساختارشکن جنبش را دریافته بود این سمت گیری تا قبل از 18 تیربصورت نهفته وجود داشت ودرواقع بروز این جنبش تبیین حقیقی از حرکت مردم در2خرداد بود. ای بسا یکی ازاهداف اصلی هجوم به دانشجویان سرکوبی نقطه ثقل جنبش تحول طلبانه بود.بازجوهایی که پس ازبازداشتمان درفردای جنبش 18 تیردرزندان توحید رژیم کنونی(کمیته مشترک ضد خرابکاری رژیم قبلی ) ما را زیرفشارقرارداده بوند یکی ازحرف هایشان این بود که می گفتند شما ها ابتدا بیانیه «راه حلی برای ساختار سیاسی آینده »را ازطریق اتحادیه دانشجویان و دانش آموختگان منتشرکردید سپس درحركت تیرماه سعی نموديد آنرا عملی سازید. با این نگاه است که می توان علت وحدت جناح های حاکم درسرکوب جنبش 18تیردانشجویان را بهتردرک نمود. تسامح اصلاح طلبان درحمایت ازدانشجویان وعقب نشینی بزرگ آنان درزمانی که قراربود دردانشگاه تهران اجتماعی درپشتیبانی ازدانشجویان برگزارکنند، سکوت خاتمی و بدترازسکوت سخنانی که درهمدان و یا درروزدانشجو درمورد نداشتن زندانی سیاسی و خیانت شمردن تقاضا برای تغییرقانون اساسی مطرح نموده بود. همچنین اظهارات رفسنجانی درخصوص کیفیت حل بحران جملگی نشان ازهمسویی جناح های مختلف حکومت درسرکوب دانشجویان داشت. اكنون درنظرآوردن مجموع این ویژگی ها کمکی است جهت درک ماهیت حركت 18 تیر، نخست آنكه نه شورش بلكه يك جنبش اجتماعي بود.ديگرآنكه جنبشي تحول گرايانه ونه اصلاح طلبانه بود.ازهمین روی شايسته است 18 تیر به عنوان نقطه عطف جنبش آزادیخواهی دانشجویان ومردم ايران همواره به شیوه های ممکن زنده بماند .