Tuesday, February 26, 2008

عدم شركت درانتخابات نمايشي

پرويز سفري عضوشوراي مركزي جبهه دمكراتيك ايران: موضع جبهه دمكراتيك عدم شركت درانتخابات نمايشي است
خبرگزاري جبهه متحد دانشجويي -پرويزسفري عضومركزيت جبهه دمكراتيك ايران درگفتگو با صداي آمريكا برموضع تحريم انتخابات مجلس ازسوي اين تشكيلات تاكيد نمود.متن اين گفتگو بدين قراراست

رامش (صداي آمريكا): جناب آقاي سفري تا چند روز ديگر انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي برگزارخواهد شد. مادر هفته هاي اخير شاهد رد صلاحيت و بعد اعاده صلاحيت ناگهاني تعدادي از كانديداهاي اين انتخابات بوديم و يك جو بلبشويي مشاهده مي شود نظر جبهه دمكراتيك ايران دراين زمينه چيست؟
پرويز سفري (عضو شوراي مركزي جبهه دمكراتيك ايران): دررابطه با موضع جبهه دمكراتيك ايران ما دربيانيه هايي كه قبلاً داديم به صراحت اعلام كرديم تا وقتي وضعيت فعلي در مملكت ما هست درانتخاباتي كه به اين شكل باشد ما بهيچوجه شركت نمي كنيم . مهندس طبرزدي هم درپيامي كه اززندان داده بود به عنوان دبيركل جبهه دمكراتيك اعلام كردند كه ما درانتخابات شركت نمي كنيم و اين نحو برگزاري انتخابات با قانون اساسي خودشان هم كه حاكم است نمي خواند ومطابقت ندارد با همين قانون فعلي، اصلاح طلبان هم به اين موضوع اذعان دارند واين شرايط اصولا با ملاك هاي انتخابات آزاد و دمكراتيك نمي خواند در رابطه با مردم هم ما تعيين تكليف نمي كنيم نظر ما اين است كه مردم مي توانند خودشان تشخيص دهند كه با وضع فعلي ايا شركت درانتخابات ممكن است يا خير

Friday, February 22, 2008

احضار مجدد ،یک هفته بی خبری

احضار مجدد سلمان یزدان پناه و رضا نگهداری به کمیته انضباطی،یک هفته بی خبری از رضا نگهداری

سلمان یزدان پناه و رضا نگهداری دو تن از فعالین دانشجویی دانشکده حقوق دانشگاه تهران، مجددا به کمیته انضباطی این دانشگاه احضار شدند.

کمیته انضباطی، به سلمان یزدان پناه اعلام کرده است که شکایتی مفصل از وی در کمیته مرکزی انضباطی وزارت علوم مفتوح گرده است، که او را در رابطه با اعتراضات 3 روزه اوایل بهمن ماه کوی دانشگاه تهران، در 6 مورد متهم می شمارد.

1.تخریب اموال عمومی

2. تحریک دانشجویان به تجمع غیرقانونی و رهبری تجمع صنفی و کشاندن آن به خیابان امیرآباد و سیاسی کردن این تجمع

3. توهین به نیروی انتظامی

4. توهین به مسئولین نظام جمهوری اسلامی

5. وارد کردن خسارت 13 میلیونی به اموال داخل کوی دانشگاه

6. اتهامی به نام " مسئولیت تمامیت این تجمع"

همچنین کمیته انضباطی اعلام کرده است که علاوه بر دو ترم محرومیت از تحصیل که از سوی کمیته انضباطی دانشگاه تهران برای این دو فعال دانشجویی صادر شده است، کمیته مرکزی انضباطی نیز در آستانه صدورحکم دیگری برای ایشان است.

لازم به ذکر است، سلمان یزدان پناه به اتهام رهبری تجمع 15 مهر دانشگاه تهران ( اعتراض به حضور احمدی نژاد) به 1 ترم و نیز با شکایت علیرضا رهایی رئیس دانشگاه امیرکبیر به 1 ترم دیگر محرومیت از تحصیل محکوم شده بود.

همچنین رضا نگهداری، نیز از یک هفته پیش تاکنون مفقود بوده و احتمال می رود از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده باشد.

وی در طی هفته های گذشته، چندین بار از سوی وزارت اطلاعات احضار و تحت بازجویی قرار گرفته بود

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر

Thursday, February 21, 2008

انتخابات

چه كسي بايد رأي بدهد؟

از كدامين زندان ؟

براي كدامين خواسته ؟

سرافكنده و تنها ، دست وپاي درزنجير ، بهر گناه بيگناهي

هركدام درگوشه اي از اين ميهن در اسارت نداشته هايمان

در اسارت شرمساري هايمان براي حتي يك زندگي روزمره،

در اسارت نگاه دردمند مادر ، در اسارت فغان كودك گرسنه ام

در اسارت قهر همسرم كه آينده اش را درمن جستجو ميكرد.

به چه كسي رأي بدهم؟

آنهايي كه اين همه را برايم ارمغان آوردند؟

آيا بيش از اين هم ميتوان زنجيره هاي غم را بر اندام بي اثر

خويش پيچاند؟

آه فراموش كردم از عيدي كه همچون هيولا سرراهم است بگويم.

نه ، نه ، من هرگز در اين انتخابات شركت نميكنم.

من ميدانم چه چيز را نميخواهم ،

حتي اگر ندانم چه چيز را ميخواهم.
وبلاگ رنگ فریاد

Tuesday, February 19, 2008

فرمان ازآن کیست؟/ محمد مسعودسلامتی

ویژگی ساخت قدرت درجوامع ماقبل مدرن آمیخته به مناسبات پنهان کاری، دسیسه، خرافه گرایی ، زورمداری و دریک کلام رویکرد غیردمکراتیک است.درچنین جوامعی مردم یا ازسرفریب و یا ازسراجبار می بایست سربرآستان کارگزاران قدرت نهند. ولو آنکه درصورت ظاهربا میل ورغبت و به انتخاب خود ملتزم رکاب حاکمان باشند.حکایتی ازاین نوع ماجرا را در وقایع قرون وسطا دراروپا می توان یافت.
ازسال 1095 میلادی که پاپ اوربن دوم فتوای جنگ های صلیبی را صادرکرد، بسیاری از جنگجویان معتقد هزاران کیلومترراه پرخطررا طی کردند تا سرزمینی که مقدس می خواندند ازسلطه غیرمومنان رها سازند. چه بسیارکه کشته شدند و چه بسیارکه کشتند. چه سالها یی که با خون و شمشیر، تهاجم و ازهم گسستن شیرازه خانواده ها طی شد تا ماحصل آن همه جد وجهاد وجان به کف نهادن آن گشت که پایه های اقتدارپاپ ها دراروپا محکم شود. شوالیه ها هم درتهاجم و تصرف ارض مقدس وهم بعدها درپاسداری ازقلمرو ایمان نقش به سزایی داشتند. نقل کرده اند شوالیه ها موقعی که به این عنوان خوانده می شدند یکی از اصولی که می بایست قسم خورند تا آخرعمربرآن وفادارباشند اجرای عدالت بود.شاید جوانمردی و پاسداری ازعدالت مهمترین دلیل علقه مردم و این گروه بود.همین شوالیه ها مدتی پس ازآنکه ازجنگیدن خلاص شدند دریافتند که عدالتی که برایش جان می سپردند نه درسرزمین های دیگرکه مقدسش می خواندند بلکه درخاک خودشان درحال دفن شدن است. آنها شاهد بودند پاپ هایی که خود را جانشین مسیح می خواندند درکاخهای مجلل می زیستند اما توده های مردم درفقر و نداری دست وپای می زنند . اینگونه بود که زمزمه های اعتراض درگرفت .پاپ ها ازاین زمزمه ها احساس خطرکردند و با نشراتهام شیطان پرستی و ارتداد سعی در بی اعتباری آنها نزد عوام و مهیا ساختن زمینه هدم شوالیه ها را فراهم کردند. چنانکه گفته اند درجنگ پاپ با شوالیه های نواحی رومانی و مجارستان که به حمایت ازساده زیستی گروه سنت فرانسیس به جنگ برضد پاپ برخاسته بودند هزاران شوالیه کشته شد...آن دوران پاپ ها توانستند برشوالیه ها پیروزشوند اما نه سیاست ، نه نبرد و نه عقاید هیچکدام درکنج تاریخ به انزوا ننشستند بلکه سرزمین به سرزمین ، ملت به ملت وقرن به قرن به رقابت وسبقت گرفتن ازیکدیگرسپری کردند تا بدین سان تاریخ را رقم زنند.
وقتی که دربهمن 57 انقلاب درایران بارخود برزمین نهاد . بنیاد سیاست نیزدرمعرض معماری دیگری قرارگرفت. پا گرفتن نیرویی جایگزین ارتش ازهم پاشیده یکی ازسوداهای داغ آن دوران بود.برخی می گویند ابراهیم یزدی نخستین کسی بود که طرح تشکیل نیرویی به نام سپاه پاسداران را پس ازپیروزی انقلاب مطرح کرد. برخی نیزسازمان مجاهدین انقلاب را از نخستین نیروهای تشکیل دهنده ی سپاه مطرح کرده اند. درهر حال این نیرو گردآمده ازباورمندان به ایدئولوژی حاکم برانقلاب شکل یافت. هرجا که جمهوری اسلامی درصدد مقابله با مخالفین خود بود ازاین نیرو بهره جست و درپشت سرنهادن فرازو فرودهای جنگ 8 ساله نیزبی تردید نقش آفرینی این نیرو تاثیری قابل ملاحظه بر سرنوشت آن داشته است.به این ترتیب پس از چند دهه ازیک گروه محدود شبه نظامی درآن ماههای نخست پیروزی انقلاب اکنون ارتشی مجهز، گسترده و سازمان یافته بجاست که درهمه عرصه های سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و نظامی حضوری چشمگیردارد وبه شکل آشکاری هژمون خود را دست کم بردو قوه ازسه قوه حاکم برنظام مسلط ساخته است.
براین اساس امروزبا کمترین تامل درتاروپود ساخت قدرت درجمهوری اسلامی دورشته رابخوبی می توان تمیزداد. نخست روحانیون که نفوذ سنتی خود درعوام و قداست های ذهنی توده ها را با قانون اساسی و ایدئولوژی حاکم درهم تنیده تا حصاری نفوذ ناپذیربرسریرقدرت بناکنند. و نیروی دیگر نظامیانی که درطول سه دهه تنها نقش آفرینی خود را درعرصه جنگیدن ، خون دادن وهزینه کردن می دیدند. هم آنها که شاهد بودند به محض آنکه ازفردای جنگ که درخطبه ها شیپور سازندگی نواخته شد، نه تنها دیگریاد نمی شدند بلکه با «مانورتجمل» و «جلنبر» خواندن آنان عرصه به برج سازانی سپرده شد که باروهای خود را برگرده درهم شکسته عدالت اجتماعی برافراشتند. چندی بعد چون کشتی سازندگی به گل نشست این بارسربازان ایدئولوژی جنبش رفرمیستی را درمصاف با اتوپیای خود یافتند، همان جنبشی که به رغم ادعاهای مدنیت اش یگانه دستاوردآن به حاشیه راندن شهروندان مشتاق به مشارکت درسرنوشت خود گردید.
ازاین پس تحرکاتی که گام به گام ازاواخردهه هفتاد به این سو درپهنه ی قدرت شروع به نشو ونما نمود، همزمان با زوال تدریجی ستاره ی اقبال رفرمیست های حکومت و یک دست شدن عرصه سیاسی ، به تدریج حکایت ازسربازنمودن شکاف تازه درعرصه قدرت نمود. چیزی که دردل تاریخ وسعتی به بزرگی ده قرن داشت و دراین سامان شاید درتمام این سه دهه، دوران نهفتگی خود را طی می کرد و اکنون سرداران به جبران همه آن تلخکامی هایشان باز آمدند تا پای در حریم ممنوعه اقتدارسیاسی نهند. برخی عنوان می کنند این همان حلقه ممنوعه ای است که احمدی نژاد هنگام انتخابات با وعده شکستن آن پا به حریم قدرت نهاد.اما گروهی دیگر براین عقیده اند اگریک بار برای دست یافتن به خیمه قدرت وتثبیت آن سربازان ایدئولوژی قربانی شدند، امروزنیز که نابسامانی ازهرسو زبانه می کشد بازاینان را درویترین سیاست می نهند تا اربابان واقعی قدرت با آویختن حلقه ی همه گناهان برگردن این قربانیان درفرصتی دیگر همچون ناجیان لگام قدرت را دردست گیرند. آیا ممکن است این کشمکش را دنباله ی همان جنگ شوالیه ها و پاپ ها برشمرد. آیا ممکن است از پس منازعات لفظی انتخاباتی ویک گام به پس ودوگام به پیش نهادن، لایه ی دیگری از «استراتژی چند لایه» روشود؟ به راستی فرمان ازآن کیست؟
http://rozane1.blogspot.com/

Thursday, February 14, 2008

اخبارزندانیان سیاسی

خبرگزاری جبهه متحد دانشجویی

مهندس طبرزدی با خانواده اش تماس گرفت

ارتباط تلفنی وامکان ملاقات مهندس طبرزدی با خانواده اش که همزمان با اعتراضات دانشجویی درخوابگاه کوی دانشگاه قطع شده بود سرانجام از روز گذشته برقرارشد . قابل ذکر است ازسوی زندان اوین اعلام شده بود که این قطع ارتباط تلفنی به دلیل اختلال مخابراتی بوده اما معلوم نیست چرا این اختلال تنها دربند 350 و زندانیان سیاسی رخ داد وبه چه دلیل امکان ملاقات با خانواده ممنوع شده بود


پیام کنگره سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور
به
زندانیان سیاسی ایران

درخبری دیگرجبهه ملی ایران درخارج ازکشور پیامی به زندانیان سیاسی ارسال نموده که متن آن بدین قرار است
شما فرزندان ایران زمین که به دلیل مبارزه سیاسی یا صنفی در زندانید، نماد مقاومت مردم ایران در مقابل دیکتاتوری هستید. رفتار رژیم جمهوری اسلامی با شما بخشی از رفتار آن با مردم ایران است.
سران جمهوری اسلامی دست افراد بی صفت و جنایتکار را برای آزار و تعدی به روح و جان شما باز گذاشته اند. هرچه جنایت آنان علیه معترضین و مخالفین بزرگ تر باشد، پاداششان نیز بزرگتر است و دیدیم که پس از قتل زهرا کاظمی، قاضی متهم به قتل وی به دادستان عمومی انقلاب تهران ارتقا یاقت. این جنایتکاران تحت عناوین مختلف مانند قاضی، دادستان، رئیس یا معاونت قضائی حاکم بر سرنوشت و جان شما هستند و شما دائما در معرض تحقیر، اهانت، و سایر شکنجه های جسمی و روانی مانند زندان انفرادی و یا تبعید به زندانهای مشترک با قاتلان، سارقین، آدم ربایان و تجاوز کاران و خطر مرگ روبرو هستید. هدف از همه این تشبثات خرد کردن شخصیت، انسانیت، اخلاق و مقاومت در شما است.
اخیرا تعداد به اصطلاح خودکشی ها در زندانها رو به افزایش گذاشته است. فاصله زمانی مرگ دکتر زهرا بنی یعقوب و دانشجو ابراهیم لطف اللهی زیاد نیست. در هر دو مورد رژیم کوچکترین امکان برای تعقیب علل مرگ را نداده است.
هموطنان شما درخارج کشور روزانه از وضع ناهنجار شما با اطلاعند و آنها نیز هر روز از درد و رنجی که بر شما میگذرد، احساس دردی عمیق در سینه می کنند. کوشندگان سیاسی خارج کشور دائما وضعیت شما را به اطلاع جهانیان و سازمان های حقوق بشری میرسانند. هموطنان متشکل در سازمان های طرفدار حقوق بشر و فعالین سیاسی از هر گروه و دسته ای هستند دست از پشتیبانی شما فرو نمی گذارند و علی رغم پراکندگی ها و کمبودها در هماهنگی این کوشش ها، جنایات جمهوری اسلامی و وضعیت زندانیان سیاسی ایران دائما به گوش جهانیان میرسد.
کنگره سازمانهای جبهه ملی ایران در خارج از کشور بار دیگر بر لزوم مبارزه مشترک برای آزادی کلیه زندانیان سیاسی تاکید کرده و از کلیه هموطنان خارج از کشور میخواهد که کوشش های خود برای رساندن فریادهای حق خواهی زندانیان سیاسی ایران به گوش جهانیان را تشدید کنند.
سران رژیم تصور می کنندکه میتوانند صدای مردم را با سرکوب، زندان، اعدام، بریدن دست و پا، سنگسار و سایر مجازات های غیر انسانی، برای همیشه خفه کنند. سرنوشت دیکتاتوری ها، از جمله در خود ایران، نشان میدهد که ارعاب، شکنجه، اعدام و جنایت علیه مخالفین هم پس از مدتی دیگر کار ساز نیست و چه بسا نتیجه عکس میدهد. از آن زمان به بعد سقوط دیکتاتوری به سقوطی آزاد تبدیل میشود.

Tuesday, February 12, 2008

یعقوب مهرنهاد،به اعدام محکوم شد

یعقوب مهرنهاد، روزنامه نگار و فعال مدنی سیستان و بلوچستان، به اعدام محکوم شد
در اردیبهشت ۸۶ پس از برگزاری پنجمین همایش سالانه «جوانان پرسشگر، مسئولین پاسخگو» که تعدادی از مسئولین نیز در آن حضور داشتند تعدادی از اعضای شورای مرکزی انجمن از جمله یعقوب مهرنهاد، دبیر کل انجمن، بازداشت شدند. ۵ تن از آنان پس از مدتی آزاد شدند اما مهرنهاد با گذشت 10 ماه همچنان در بازداشت می باشد. یعقوب مهرنهاد علاوه بر دبیری انجمن «جوانان صدای عدالت»، روزنامه نگار و سرپرست روزنامه «مردم سالاری» در استان سیستان و بلوچستان است. در آخرین ملاقات یعقوب میرنهاد با یکی از اقوامش در 2 ماه پیش، آثار شکنجه بر سر، صورت و بدن وی آشکار بوده و وی به شدت دچار کاهش وزن شده بوده است. اعضای خانواده مهرنهاد معتقدند که نظر قاضی پرونده در واقع صدور حکم اعدام نبوده و احتمالا در اثر شکنجه و ضرب شتم این فعال مدنی، مشکل جسمی جدی برای وی پیش آمده و برای سرپوش گذاشتن بر این ماجرا این حکم صادر شده است تا با یک صحنه نمایشی اعدام در محوطه زندان از افشای شکنجه های وارده بر یعقوب جلوگیری شود.

Friday, February 8, 2008

خون باید گریست

چگونه ساکت نشسته ایم ودر هیاهوی تبلیغات رژیم اسلامی سردرگم چون انسانهای مسخ شده فقط نظاره گر هستیم که چگونه یکان یکان جوانان وطن را به مسلخ میبرند
بار دیگر به آن زمستانی رسیدیم که اخوان ثالث از سرمای ناجوانمردانه اش سخت ناليده بود و شفيعی کدکنی در گفتگوی "گون و نسيم" از یخبندانش خون گريسته بود

«به کجا، چنين شتابان؟

گون از نسيم پرسيد

دل من گرفته زينجا، هوس سفر نداری، ز غبار اين بيابان؟

همه آرزويم اما، چه کنم که بسته پايم

به کجا چنين شتابان؟

به هر آن کجا که باشد به جز اين سرا، سرايم

سفرت به خير اما

تو و دوستی خدارا

چون از اين کوير وحشت به سلامتی گذشتي

به شکوفه ها، به باران برسان سلام ما را»

نامه همسر يک زندانی

بسمه تعالی
رياست محترم قوه قضائيه آيت الله شاهرودي
سلام و عليکم
احتراما. اينجانب "خديجه ياری" همسر زندانی "بابک دادبخش" که 23 روز است در حال اعتصاب غذا می باشد خدمتتان معروض می دارم :
پس از 3 سال ديگر چيزی در خانه باقی نمانده که بفروشم و خرج خريد عدالت نمايم. تنها چيزی که باقی مانده دو عدد فرش کهنه است و تلفنی که قطع شده است. 3 سال است که تک و تنها در حالی که کمتر از 21 سال سن دارم به همراه يک کودک 3 ساله بدنبال عدالت و برخورداری از قانون بين دو شهر تهران و اردبيل اسير بوده ام. تمام مراجع عالی رتبه قضائی را گشته ام ولی شرايط برخورداری از عدالت را به خاطر بی کس بودن نداشته ام .
تنها چيزی که در اين مدت فهميده ام اين است که قانون و عدالت برای کسانی است که کسی داشته باشند، در نهايت، تنها خواسته من و فرزند 3 ساله ام "بنيامين" اين است که "نگذاريد همسرم بابک را در زندان رجايی شهر همانگونه که بر سر زبان ها شايع است، به خاطر ساکت کردن صدايش که متقاضی اعمال قانون است بکشند . يقين داشته باشيد که بابک فقط به دنبال احقاق حقوق خود می باشد و نه چيز ديگر.
با احترام
خديجه ياری / مادر بنيامين سه ساله / همسر بابک دادبخش

انتخابات، امتناع جنبش ساز/محمد مسعود سلامتی/عضوشورای مرکزی جبهه ی دموکراتیک ایران

گرچه برساختاری که پس از انقلاب بهمن 57 برایران سایه افکند جمهوری اسلامی نام نهادند و این عنوان نوظهورترکیبی از دو ساحت مردمی وخدایی را به اذهان می آورد .(غافل ازاینکه نشات یافتن قوانین یک حکومت از دو خواستگاه نامتجانس تناقضی است که هرگزتاریخ اجتماع آن را ندیده وقابل تحقق نیز نخواهد بود) به مروربرنیروهای سیاسی و اقشارمردم عیان شد که آنچه حاکم گشت تنها درمرحله پیدایی با تحمل رنج ملت زایش یافت و آنگاه که این غول « سنت » به هزینه مردم ازشیشه خارج شد، آنچه روزبه روزبارورگشت زائده ای جز تئوکراسی نبود. به نحوی که امروزبا گذشت قریب به 30 سال ازآن بهمن خونبارتنها پوسته ولایه بسیارنازک ورقیق ازماهیت«مردم»ی آن به جای مانده وهرسو که بنگری شاخ و برگ سنت با رجعتی به قدمت بیش ازیک هزارسال چهره این کشوررا درخود فروبرده است. پس تعجبی ندارد که اگرحکومت بطورمتوسط سالی یک انتخابات هم برگزارکند ماحصل آن هیچ نسبتی با خواستهای مردم نداشته باشد. عجیب نیست که حکومتگران تمام تلاش خود را برای منزوی کردن وعدم مشارکت مردم درصحنه سیاسی بکارگیرند. حاکمیتی که به طرق گوناگون مردم را تحت فشاراجتماعی – فرهنگی – اقتصادی و سیاسی قرار می دهد و درتمام زوایای زندگی خصوصی مردم درجهت درتنگنا قراردادن هرچه بیشترملت مداخله می کند ونه تنها درمناصب سیاسی بلکه درعرصه های فرهنگی و اجتماعی نیز نظامیان را حاکم می سازد تنها یک مفهوم راتداعی می کند و آن اینکه این ساختاربا مردم هیچ نسبتی جز زورمداری ندارد. اگرانتخاباتی هست نه به خاطر باور به ارزشهای دمکراتیک بلکه برای فریب افکارعمومی دنیاست. اگر پارلمان، قانون اساسی و سیستم تفکیک قوا دارد نه به خاطر پایبندی به قواعد دولت مدرن بلکه برای مستحکم کردن مطرودترین شیوه های سنتی حکومت درعصرفرامدرن است.
اکنون چنانچه این واقعیت ها را مد نظرقراردهیم بخوبی می توان محاسبه کرد که با نمایشی که تحت نام انتخابات از سوی این حکومت برگزارمی شود چگونه باید برخورد شود. اگرشرکت درانتخابات به این امید باشد که به مروربا ورود افراد دمکرات ساختارغیردمکراتیک حکومت را می توان اصلاح کرد، تجربه سه دهه گذشته ثابت می کند که این شیوه موفق نبوده است.دوران موسوم به حاکمیت اصلاح طلبان با دراختیارگرفتن دو قوه از سه قوه حاکم بر کشور حتی نتوانست اصلاحیه برقانون مطبوعات را تصویب کند و اینجاست که چنین پرسشی به ذهن می آید که چرا درساختارسلطانی گذشته ازدرون پارلمان فردی چون مصدق سربرمی آورد که شاه کلید قدرت درایران یعنی صنعت نفت را ملی می کند اما درساخت سلطانی کنونی اصلاح طلبان با تصاحب پارلمان وقوه اجرایی حتی نتوانستند یک بنیاد مالی را ملی کنند. آیا این موضوع مفهومی جز این دارد که استبداد دینی بدترین نوع استبداد است.
مگرنه اینکه این ساختار برای تداوم حیات خود نیازمند آن است که به دنیا بقبولاند نهادهای دمکراتیک دراین کشورحضوردارند.(شاید اگر ما به حق مسلم خود دستیابیم دیگرچنین تلاشی هم لزومی نداشته باشد.) حکومتگران درعین آنکه تمام سعی خود را صرف آن می کنند افراد مستقل و آزاد اندیش درمیان کاندیداها نباشند و انتخابات ازمیان عده ای وابسته به حکومت برگزارشود و ضمن آنکه ازحضورگسترده مردم بیمناک اند(چون ازخواست مردم آگاهند) اما ازسوی دیگرحکومت نیازدارد حتی با بکارگیری تقلب به دنیا بگوید بیش از60 % ازمردم درانتخابات شرکت می کنند.میزان رای احمدی نژاد در انتخابات مرحله اول دوره نهم ریاست جمهوری و رای کاندیدای محافظه کاردرانتخابات 2خرداد 76 نشانگرمیزان پایگاه مردمی حکومت بود که بطورمتوسط از6 میلیون نفر تجاوزنکرد. حکومتگران آگاهند که سطح این آرا براثر رفتارهای ضد مردمی چند سال اخیر به شدت کاسته شده است. بنابراین با توجه به تجربیات گذشته می توان گفت که حکومت قادراست 9 میلیون رای را تا 19 میلیون رای جلوه دهد اما آیا قادراست 2 میلیون رای را 22 میلیون رای عنوان کند؟اگر هم چنین کند واکنش جامعه ای که اغلب غیرقابل پیش بینی است چه خواهد بود.
آماررسمی مجموع واجدین شرایط شرکت درانتخابات را 43 میلیون نفراعلام نموده ضمن آنکه چاپ 55 میلیون تعرفه گویای آن است که این آمارتا چه حد با واقعیت فاصله دارد. اکنون به نظر می رسد چنانچه نیروهای سیاسی یکپارچه ازحضور درانتخابات فرمایشی امتناع کنند و کلیه کاندیداهای باقی مانده اصلاح طلبان و افرادی که برای گرم شدن تنور انتخابات درآخرین لحظه تایید می شوند و حتی افراد دیگری که می دانند به دلیل نبودن درلیست حکومت انتخاب نخواهند شد جملگی یکجا انصراف دهند. می توان شوک تازه ای جهت عدم شرکت درانتخابات وارد کرد.به این ترتیب کاهش شدید آرا بحران مشروعیت حکومت را به شفاف ترین صورت درمعرض قضاوت افکارعمومی دنیا قرارخواهد داد. کسانی که درگذشته با مشارکت بی ثمردرانتخابات نتوانستند به سوی دمکراسی گام بردارند یکبارهم که شده حق عدم حضورراکه یک گزینه اعتراضی به حکومت است امتحان کنند. گرچه عدم شرکت درانتخابات فرمایشی یک گام اعتراضی است و کاهش شدید آراء عدم مشروعیت حکومتگران را شفاف خواهد ساخت اما این گام نخست است پرواضح است برداشتن گام دوم اعتراضی زمانی قابل تصوراست که گام اول محقق شود.
18/8/86
ایران_تهران

Tuesday, February 5, 2008

همبستگي مهر فيلترشد

خبرگزاري جبهه متحد دانشجويي - وبلاگ كارزارهمبستگي مهر فيلتر شد. اين وبلاگ از شهريورماه سال جاري با تلاش جمعي از فعالان سياسي ومدافع حقوق بشردرراستاي همبستگي نيروهاي آزاديخواه آغازبه كاركرده و مورد حمايت دهها تن ازنيروهاي سياسي درون وبرون مرزوشماري ازوبلاگ نويسان وسايت هاي اينترنتي قرارگرفت .درلوگوي آن ويژگي مطالب منتشره دراين بلاگ چنين آمده
این پایگاه اینترنتی بدون وابستگی به گروهها وجریانات سیاسی خبرهای حاوی این محورهارامنتشرمی کند: 1 -حقوق بشر2- مبارزات ملت ایران درراستای رسیدن به آزادی کامل 3-خبرهای زندانیان سیاسی4-اخبارمربوط به تحریم اقتصادی یا حمله احتمالی نظامی
آخرين مطلبي كه دراين بلاگ منتشر شد درزمينه انتخابات آتي مجلس شورا ومحتوي پيام زنداني سياسي مهندس طبرزدي بود. دربخشي ازاين پيام مي خوانيم:
به نظر من اصلاح طلبان ، بیهوده آب در هاون می کوبند .برای اینکه دین با دموکراسی سازگاری ندارد .واقعیت این است که ثمره ی اصلی و عینی انقلاب بهمن 57 و میراث آیة اله خمینی ،یک نظام دینی است که همگی شاهد عملکرد آن هستیم .اصلاح طلبان نمی توانند از یک سو مدعی دفاع از دموکراسی و حقوق بشر باشند و از دیگر سو به تجلیل از مردم سالاری دینی و انقلاب و رهبری آن بپردازند.این یک تناقض آشکار است .نظارت استصوابی نیز حاصل همین انقلاب و همین رژیم دینی است.باور من این است که مساله اصلی اپوزسیون اعم از طرفداران لیبرال دموکراسی یا سوسیال دموکراسی وجمهوری خواه و مشروطه خواه ،پیش از هر چیز ،مساله ی تفکیک دین از سیاست است

http://sufnews.blogspot.com/

شکنجه دانشجویان درزندان اوین

با گذشت 21 روز از بازداشت 10 دانشجوی طیف چپ، هنوز هیچ گونه اطلاعی در مورد اتهامات این دانشجویان در دست نیست.

خانواده تعدادی از دانشجویان امروز برای اولین بار موفق به ملاقات با فرزندان خود شدند.

سروش ثابت، سروش دشتستانی ، بیتا صمیمی زاد، آناهیتا حسینی، مهدی پورعبدالله، بیژن صباغ ، بهزاد باقری، مرتضی خدمتلو، امین قضایی، 9 دانشجویی هستند که روز 26 دی ماه در منزل یکی از دانشجویان بازداشت و روانه بند 209 زندان اوین شدند. مرتضی اصلاحچی دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه علامه نیز در همین روز در منزلش بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.

ادامه بازداشت این دانشجویان در شرایطی صورت می گیرد، که تعدادی از فعالان دانشجویی بازداشت شده در آذرماه نیز، پس از گذشت بیش از 2 ماه، همچنان در بازداشتگاه وزارت اطلاعات نگهداری می شوند.

طی هفته های گذشته تعدادی از دانشجویان با قرار وثیقه های سنگین 50 تا 100 میلیون تومانی از زندان آزاد شده اند، با این حال از سرنوشت سایر دانشجویان بازداشتی اطلاعی در دست نیست.

بنابر اخبار رسیده و به گفته تعدادی از دانشجویان آزاد شده، وزارت اطلاعات با تحت فشار گذاردن بازداشت شدگان جهت انجام اعترافات تلویزیونی قصد دارد به مانند سالهای اخیر با نمایش فیلمی از اعترافات دانشجویان، زمینه را برای برخوردهای سنگین با فعالان دانشجویی آماده نماید.

همچنین خبرهای رسیده حاکی از شکنجه جسمی دانشجویان در بند 209 زندان اوین است.

پیش تر دانشجویان بازداشت شده دانشگاه امیرکبیر با اعلام این موضوع که در بند 209 زندان اوین تحت شکنجه های جسمی قرار گرفته اند، از قوه قضائیه درخواست پیگیری در این مورد را کرده بودند، اما پس از مدتی دستگاه قضایی اعلام کرد که دلایلی دال بر صحت این موضوع پیدا نشده است.

شنیده ها حاکی است، در جریان بازداشت های دانشجویان طیف چپ علاوه بر شکنجه های شدید روانی همانند تحقیر، توهین، تخریب شخصیت و .. ، تعدادی از دانشجویان نیز مورد شکنجه های جسمی قرار گرفته اند که این شکنجه ها شامل ضرب و شتم توسط تیم بازجویی،استفاده از کابل و .. بوده است. بطوریکه تعدادی از بازداشت شدگان دچار آسیب های جسمی شدید شده اند.

گفتنی است به جز سعید حبیبی، تاکنون کلیه بازداشت شدگان آذرماه، موفق به دیدار با خانواده خود شده اند. با این وجود، سعید حبیبی تنها یک بار امکان تماس با خانواده اش را بدست آورده است.

لازم به ذکر است، طی 3 ماه گذشته بیش از 60 دانشجو در تهران و شهرستان ها به بازداشت نهادهای امنیتی در آمده اند و هم اکنون حدود 40 تن از آنان درزندان به سر می برند.

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر

Sunday, February 3, 2008

گزارش عضوجبهه ی دمکراتیک ایران از سرکوب جنبش دانشجویی

پشتیبانی نمایندگان دانشجویان دانشگاه های نروژ از مبارزات دانشجویان ایران درروز دوم فوریه کیانوش سنجری عضو جبهه ی دمکراتیک ایران بنا به دعوت سازمان عفو بین الملل دردفتر این سازمان درنروژ حضور داشت وضمن پاسخگویی به سووالات دانشجویان به شرح نحوه سرکوب جنبش دانشجویی در ایران پرداخت در ادامه گزارش این جلسه به گفته کیانوش سنجری آمده است

شنبه 2 فوریه، دفتر سازمان عفو بین الملل در نروژ پذیرای نمایندگان سازمان های دانشجویی دانشگاه های نروژ بود. آن ها از دانشگاه های اسلو، برگن، ترنهایم، استوانگر، ترمسو و چند شهر دیگر، به دفتر سازمان عفو بین الملل آمده بودند تا درباره وضعیت جنبش دانشجویی در ایران به گفتگو بنشینند. من هم به دعوت بخش دانشجویی سازمان عفو بین الملل به این نشست دعوت شده بودم.

در این نشست از من خواسته شد درباره وضعیت جنبش دانشجویی ایران و سرکوب این جنبش توسط حکومت ایران سخن بگویم.
در ابتدا برای دانشجویان نروژی تعریف کردم که یکی از دوستان شان به نام ابراهیم لطف الهی، دانشجوی رشته حقوق در ایران به دلایل نامعلوم بازداشت شد و در بازداشتگاه اداره اطلاعات شهری در غرب ایران به طرزی نامعلوم کشته شد. دانشجویان نروژی می خواستند بدانند که این چگونه جنایتی بوده است. برای شان تعریف کردم که شاید بشود این جنایت را جنایت مقدس نام نهاد. یعنی دانشجو ربوده می شود، او باید در زیر شکنجه ها اعتراف کند به کارهای ناکرده، او باید اعتراف کند به ارتباط با گروه های مخالف حکومت، او باید اعتراف کند به قصد داشتن برای براندازی حکومت و اگر اعتراف نکند، ممکن است کشته بشود، ممکن است ضربه های مشت و لگد آنچنان سخت و کوبنده باشد که او از پای درآید.
برای دانشجویان نروژی تعریف کردم که فردای از پای درآمدن ِ ابراهیم، او پنهانی در خاک دفن شد تا اثرات جنایت مقدس بر اندامش پوشیده و پنهان بماند.

برای دانشجویان نروژی تعریف کردم که پیش از ابراهیم لطف الهی، خانم پزشک جوانی به نام زهرا بنی یعقوب هم به طرزی رازآلود در بازداشتگاه نیروهای شبه نظامی بسیج، لای کفن جنایت مقدس پیچیده شده بود، و پیش از او نیز، اکبر محمدی، که هنوز در خاطره ی دانشجویان ایرانی زنده است.

و برای دانشجویان نروژی تعریف کردم که بر پایه آمارها، تنها در چند هفته گذشته در ایران، بیش از 60 دانشجو به کمیته های انضباطی احضار شدند، بیش از 40 دانشجو به صرف فعالیت های شان در دفاع از دمکراسی و انتقاد از حکومت و شرکت در اجتماعات مسالمت آمیز دانشجویی از ادامه تحصیل محروم شدند و بیش از 80 دانشجو بازداشت و زندانی شدند و بخشی از آن ها همچنان در بازداشتگاه امنیتی 209 اسیر و زندانی هستند و در زیر فشار طاقت فرسای بازجویی ها.

برای دانشجویان نروژی تعریف کردم که دوستان شان در ایران به صرف تلاش برای برگزار کردن تجمع مسالمت آمیز به مناسبت روز دانشجو در ایران بازداشت شده و در بازداتشگاه امنیتی در زیر شکنجه قرار دارند تا به دروغ بر علیه خود و دوستان شان لب به سخن بگشایند، ترجیحا در مقابل دوربین فیلم برداری!

برای دانشجویان نروژی تعریف کردم که سه دانشجوی بیگناه دانشگاه امیرکبیر، احسان منصوری، احمد قصابان و مجید توکلی پس از تحمل شکنجه های روحی و جسمی و با وجود تبرئه از اتهامات ساختگی و جعلی در دادگاه، همچنان در زندان باقی مانده اند و رهای شان نمی کنند.
پس از جلسه پرسش و پاسخ، نمایندگان سازمان های دانشجویی نروژ، در پشتیبانی از مبارزات آزادیخواهانه دانشجویان ایران و در اعتراض به بازداشت و شکنجه آن ها، برگه ای را امضا کردند.

اخبار نگران کننده ازبند ۲۰۹

مرتضی اصلاحچی دبیر سابق انجمن اسلامی دانشگاه علامه که در ۲۵ دیماه به همراه ۱۰ دانشجوی نیزدیک به طیف چپ بازداشت شده بود همچنان در وضعیت نامشخصی بسر می برد.
مرتضی اصلاحچی دانشجوی دانشگاه علامه تاکنون که ۱۸ روز از بازداشت وی می گذرد موفق به تماس تلفنی با خانواده خود نشده است اما برخی گزارشها از بازداشت وی در بند ۲۰۹ زندان اوین خبر می دهد. گفتنی است اصلاحچی تابستان گذشته و در پی بازداشت اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم در ۱۸ تیرماه، در دفتر سازمان ادوار تحکیم بازداشت و به مدت ۱ ماه در زندان اوین بسر برده و به قید وثیقه آزاد بود.
همچنین سعید حبیبی عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت که در ۱۱ آذرماه گذشته بازداشت شده است با وجود گذشت ۲ ماه همچنان در زندان اوین بسر می برد. حبیبی در ۲ ماه گذشته تنها یک مرتبه موفق به تماس تلفنی با خانواده خود شده است
این در حالی است که اخبار مختلفی از بدرفتاری های صورت گرفته با دانشجویان زندانی طیف چپ در زندان اوین منتشر شده است. گزارشها از ضرب و شتم تعدادی از این دانشجویان در حین بازجویی و همچنین انجام بازجویی های طولانی مدت در نیمه های شب خبر می دهد به گونه ای که برخی از این دانشجویان دچار آسیبهای جسمی شده اند.
گفتنی است در تابستان گذشته اخبار و گزارشهای فراوانی از بدرفتاری های صورت گرفته با دانشجویان بازداشت شده دانشگاه پلی تکنیک علی الخصوص احمد قصابان،مجید توکلی و احسان منصوری منتشر شد بگونه ای که ریی قوه قضاییه, علیرضا آوایی رییس دادگستری تهران را مامور رسیدگی به گزارشات پیرامون نحوه رفتار با دانشجویان زندانی در بند ۲۰۹ زندان اوین کرد

ادوارنیوز

Friday, February 1, 2008

ادامه ممنوعییت ملاقات با مهندس طبرزدی

در هفته گذشته از جانب ریاست بند 350 کارگری زندان اوین که مهندس طبرزدی در آن به سر می برد،عدم اجازه ی ملاقات به ایشان اعلام شد.
تا کنون دیدار خانواده ی مهندس طبرزدی با وی به مدت 15 روز یکبار صورت می گرفت.همچنین یک ماه پیش از سوی امنیت زندان اوین تحویل هرگونه لباس و مواد غذایی از طرف خانواده به ایشان منع گردیده بود.
خاطر نشان است مهندس طبرزدی برای ملاقات روز دوشنبه ی هفته گذشته اقدامی صورت نداده بود که این امر حاکی از اعتراض ایشان به وضعیت نامساعد امنیتی می باشد.
احتمال می رود این اقدام حکومت ناشی از ناآرامی های چند روز اخیر کوی دانشگاه،همچنین نزدیکی ایام انتخابات مجلس و واهمه ی حکومت از آگاه سازی هرچه بیشتر هموطنان از سوی مبارزین از جمله شخص مهندس طبرزدی باشد.
لازم به ذکر است خانواده ی مهندس طبرزدی از وضعیت نامساعد زندان،کاهش جیره ی زندانیان از سوی دولت احمدی نژاد و همچنین قطع تلفن اززندان ابراز نگرانی کردند.