ديدارفعالان سياسي با خانواده زنداني سياسي عباس خرسندي
خبرگزاري جبهه متحد دانشجويي –به دعوت انجمن زندانيان سياسي روز گذشته (6 دي) جمعي ازفعالان سياسي درمنزل عباس خرسندي زنداني سياسي كه مدت يك سال و نيم از 8 سال محكوميت حبس خود را گذرانده ديداركردند. دراين ديدار جمعي ازاعضاي انجمن زندانيان سياسي، شماري از اعضاي شوراي مركزي جبهه دمكراتيك ايران، جبهه متحد دانشجويي و جبهه ملي ايران ازجمله مهندس حشمت اله طبرزدي ، پرويز سفري ، محمد مسعود سلامتي ، اسماعيل مفتي زاده ،دكتربهيه جيلاني، سپيده پورآقايي ، كاوه شيرزاديان ، عيسي خان حاتمي ، ايرج جانفشان ، منصورفرجي و ... حضورداشتند. مهندس طبرزدي دبيركل جبهه دمكراتيك ايران ضمن تقديرازپايداري عباس خرسندي درزندان ، نقش خانواده زنداني درتداوم مبارزات را مهم شمرده وازسوي ديگر سرزدن به خانواده زندانيان سياسي را يكي ازراههاي سهيم شدن جامعه درحركت هاي آزادي خواهانه و جلوه اي ازاعلام همبستگي مردمي دانستند. وي همچنين ابراز اميدواري كرد با جديت وكلا درمرحله رسيدگي راي درديوان عالي كشور امكان تقليل مدت حبس وآزادي وي فراهم گردد. عيسي خان حاتمي عضو شوراي مركزي جبهه ملي ايران نيز با تجليل ازنقش زنداني سياسي درمسيرمبارزات ،پايداري درزندان را نمادي ازشرافت ملي برشمرده ودرخصوص روحيه مقاوم عباس خرسندي به خانواده اش تبريك گفتند.همسر عباس خرسندي ضمن تشكر از حضور فعالان سياسي ازاينكه طي يك سال و نيم گذشته وي ازامكان مرخصي اززندان برخوردارنبوده و نيزسخت گيري زندان اوين درآخرين جلسه ملاقات ابراز نارضايتي كرد. وي افزود به خاطر مشاجره يكي از فرزندانش با مسوولين زندان درخصوص ملاقات حضوري به جاي ملاقات دركابين زندانبانان برخلاف حقوق زنداني اعلام نمودند ازاين پس عباس خرسندي ممنوع الملاقات مي باشد. پدراحمد باطبي يكي ديگرازحضار اين ديدار با ياد آوري مشكلاتي كه درزمان زنداني بودن فرزندش متحمل گرديده يكي ازدشواري هاي زنداني را ناشي ازسيستم ملاقات زندان با خانواده اش برشمرده وي همچنين اززحمات تاثير گذاروكلاي احمد باطبي ازجمله زنده ياد محمد علي سفري درجهت دفاع ازحقوق زنداني ياد نمود
سخنان سردار جعفری و بیان یک واقعیت- پیام دانشجو:سال 78-77 یا شاید پیشتر از ان بود که رحیم صفوی فرمانده ی وقت سپاه پاسدار،در تهدید اشکار ازادی خواهان،اعلام کرد که گردن می زنیم و زبان می بریم. و در جریان جنبش 18 تیر ماه 1378 بود که سپاه رسما وارد فعالیت های سیاسی و سرکوب ازادی خواهان شد. به ویژه در سال 1379 و در چریان سرکوب مطبوعات ازاد و بازداشت مخالفان این سپاه بود که فعالانه به تشکیل دستگاه امنیتی موازی پرداخت و به مرور زمام امور را در دست گرفت. اما در سال 1383 و در جریان انتخابات ریاست جمهوری و در غیاب اکثریت -که به دلیل غیر ازاد بودن انتخابات در ان شرکت نکردند،-این بسیج و سپاه بودند که رسما وارد فعالیت های سیاسی شده و احمدی نژاد را به ریاست جمهوری برای مردم ایران گزینش کرده و امور کشور را در دست گرفتند.دولت احمدی نژاد تنها دولت پس از انقلاب است که رسما نظامیان را وارد دولت کرد و یا بهتر است بگوییم،این نظامیان بودند که دولت را تشکیل داده و زمام امور را در دست گرفتند. بسیج و سپاه اینک به عنوان اعضای نظامی و شبهه نظامی این دولت فعالیت های خود را گسترش داده و نه تنها درصد بالایی از سهمیه ی دانشگاه ها را به خود اختصاص داده اند بلکه نبض اقتصاد کشور نیز در دست ان ها است.در باره ی این واقعیات مطالب زیادی گفته و نوشته شده و بیش از این نمی خواهیم کلام را طولانی کنیم. امروز همگان می دانند که احمدی نژاد و دولت او نماینده ی نظامیان است. اما نکته ی مهم این است که این دولت یک رقیب قدرتمند در دستگاه حکومت دارد و ان روحانیت است. روحانیت حکومتی که رفسنجانی و مهدوی کنی رهبری ان را بر عهده دارند و تلاش می کنند قدرت از دست رفته را باز یابند. چه زیرکانه در سال های پایان جنگ،مهدوی کنی این مطلب را مورد توجه قرار داد و از خطر به قدرت رسیدن نظامیان سخن گفت. اما اینک از هشدار و پیش گویی گذشته و عملات نظامی ها ،به برکت ضعف مفرط ... زمام امور را در دست گرفته اند.روحانیان اما می کوشند تا بتوانند بار دیگر نظامیان را به عقب رانده و خود زمام امور را در دست بگیرند. سردار جعفری و سایر سرداران نیز به این امر وقوف کامل دارند و به همین دلیل در جستجوی سازمان دهی مجدد هستند. سردار جعفری که به خوبی از نا کارامدی دولت تحت الحمایه ی خود اگاه است و نیک می داند که مردم در مشکلات اقتصادی و اجتماعی فرو رفته و تصمیم ندارند بار دیگر به کاندیدای نظامیان رای بدهند،به بسیج هشدار می دهد که اماده ی مقابله با دولت بعدی- اگر مورد تایید نباشد- باشند. سردار جعفری در این جنگ قدرت ،بر خلاف دفعات پیش به جای تهدید مردم و مخالفین حکومت،جناح های سیاسی خودی را تهدید می کند. بنا براین باید منتظر عکس العمل تند روحانیونی چون رفسنجانی،خاتمی ،حسن روحانی و احیانا مهدوی کنی و ناطق نوری باشیم.اگر سردار رحیم صفوی پس از روی کار امدن دولت خاتمی به تهدید مخالفین پرداخت،سردار جعفری اما پیش از این جا به جایی قدرت،به بسیجی ها اعلام اماده باش می دهد و به ان ها می گوید که اماده ی برخورد با دولت بعدی باشید. باور ما این است که جدال بین روحانیان و نظامیان بر سر قدرت،یک امر داخلی بین خود ان هاست و اگر چه نتیجه ی هر اقدام ان ها در زندگی مردم تاثیر می گذارد ولی ما نمی بایست خود را وارد چنین منازعه ای بکنیم و به نفع روحانیون وارد کارزار شویم. روحانیان با انحصار طلبی و سرکوب 30 ساله موجب انزوای همه ی ازادی خواهان و مردم شدند و در نتیجه ،میدان را برای دخالت نرم نظامیان مهیا کردند. اینک نوبت به خود ان ها رسیده است . انچه نیروی مردمی می تواند انجام بدهد استفاده از شرایط موجود برای تقویت جبهه ی دموکراسی خواهی است. روحانیان نشان دادند که صلاحیت حکومت را ندارند،بنابر این نمی توان بار دیگر فریب شعار های ازادی خواهی ان ها را خورد. نظامیان نیز بهتر از همه اگاه هستند که نه مشروعیت مردمی دارند و نه وجاهت قانونی. پس دیر یا زود باید منتظر باشند تا مردم با مبارزات مسالمت جویانه ،ان ها را از قدرت خلع نمایند. پس ما بر این باور هستیم که در کارزار بین روحانیان و نظامیان برای تصاحب قدرت ،نمی توان جانب هیچ کدام را گرفت و فقط منتظر می مانیم تا این دو نیرو،همدیگر را تضعیف کنند و نتیجه به نفع نیروی سوم یا نیروی مردمی باشد. کسانی که جانب خاتمی-رفسنجانی- ناطق نوری را می گیرند،هنوز از تاریخ نیاموخته اند.ممکن است گفته شود ،حکومت نظامیان بسیار بدتر از حکمت روحانیان است. پاسخ ما این است که این حکم سیاسی اگر چه ممکن است درست باشد ولی نتیجه ی منطقی ان نباید این امر باشد که پس باید به نفع روحانیان وارد مبارزات سیاسی شد. بلکه حکومت نظامیان پس از حذف روحانیان به دست ان ها به خودی خود مورد هجوم همگان قرار خواهد گرفت. در واقع انداختن حکومت نظامیان از حکومت روحانیان بسیا ر اسان تر خواهد بود.
No comments:
Post a Comment