Thursday, December 4, 2008

اولین وعده ی روح اله خمینی و میزان پایبندی به آن-حشمت اله طبرزدی/دبیرکل جبهه ی دمکراتیک ایران

آیت الله خمینی اولین شخص انقلابی بود که به اعتبار دینی بودن، مورد حمایت مردم قرار گرفت.نه این که پیش از او کسانی به نام دین حرکت نکرده باشند، بلکه او تنها فرد در قرن بیستم و در یک کشور شیعی شناخته می شود که علنا پرچم دین را در دست گرفت و اعلام کرد که شاه دین را مورد تجاوز قرار داده و او می خواهد با ارایه ی ارزش های دینی ازادی ، رفاه و عدالت را در جامعه بر قرار سازد. توده های مردم و بلکه احزاب سیاسی از راست و چپ و الیت های جامعه نه تنها به این ادعای خمینی شک نکردند ،بلکه از ان استقبال گسترده ای به عمل اوردند. من از جلد سوم کتاب قلم وسیاست نوشته ی محمد علی سفری اولین مصاحبه ی مهم و سرنوشت ساز ایه اله خمینی را که نقش سرنوشت سازی در پیروزی انقلاب داشت را بر گزیده ام تا دست مایه ی این بحث باشد.این مرجع دینی و کسی که مردم وعده های او را به مثابه ی وعده ی پیامبری و دین ،صادقانه و خالی از نیرنگ و دروغ تلقی کردند، در اولین مصاحبه ی خود با روزنامه ی معروف لوموند فرانسه و در تاریخ ۴ اردیبهشت ۱۳۵۷ در شهر نجف و در پاسخ این پرسش که:شاه شما را متهم می کند مخالف تمدن و گذشته گرا هستید. جواب شما به این مطلب چیست؟ می گوید: ...این خود شاه است که عین مخالفت با تمدن است و گذشته گراست. مدت پانزده سال است که من در اعلامیه هایم خطاب به مردم ایران مصرا خواستار رشد و توسعه ی اقتصادی و اجتماعی مملکتم بوده ام.اما شاه سیاست امپریالیست ها را اجرا می کند و کوشش دارد که ایران را در وضع عقب ماندگی و واپس گرایی نگاه دارد.رژیم شاه رژیم دیکتاتوری است. در این رزیم ازادی های فردی پایمال و انتخابات واقعی و مطبوعات و احزاب از میان برده شده است. نمایندگان را شاه با نقض قانون اساسی تحمیل می کند. انعقاد مجامع سیاسی-مذهبی ممنوع است.استقلال قضایی و ازادی فرهنگی به هیچ وجه وجود ندارد. شاه قوای سه گانه را حذف کرده است و یک حزب واحد ایجاد نموده است. از این بدتر پیوستن به این حزب را اجباری نموده است و از مخلفان انتقام می گیرد. کشاورزی ما که تولیدش حتی تا بیست و سه سال پیش اضافه بر احتیا جات داخلیمان بود و ما صادر کننده این مازاد بودیم فعلا از میان رفته است.مطابق ارقامی که نخست وزیر شاه در دو سال پیش به دست داده است ایران ۹۳ درصد از مواد غذایی مصرفی خود را وارد می کند و این است نتیجه ی به اصطلاح اصلاحات ارضی شاه. دانشگاه های ما نیمی از سال بسته است و طلاب و دانشجویان ما هر سال چندین با مضروب و مجروح می گردند و به زندان افکنده می شوند.شاه اقتصاد ما را از میان برده و در امد حاصل از نفت را که ثروت اینده ی مردم ماست تبذیر می کند و ان را برای خرید اسلحه هایی به کار می برد که جنبه ی تجملی و قیمت های سر سام اور دارد و این امر به استقلال ایران صدمه می زند .من مخالف شاه هستم درست به دلیل ان که سیاست وی که وابسته به قدرت های خارجی است پیشرفت مردم را در معرض خطر قرار می دهد. هنگامی که شاه ادعا می کند که ایران را به مرز تمدن بزرگ می رساند دروغ می گوید و این مطلب را بهانه قرار داده است تا ریشه و استقلال مملکت را قطع کند وخون مردم را جاری سازد...کارگران، کشاورزان، دانشجویان ،کسبه و زنان و مردان علیه قدرت ارتجاعی و گذشته گرای وی مبارزه می کنند ... به واقع این مصاحبه ی ایه اله خمینی نظر همگان را به خود جلب کرد و پس از ان هر نطق یا اعلامیه ای که از جانب ایه اله صادر شد به مثابه ی تایید و تکمیل همین موضع تلقی شد و او را در کانون توجه ی انقلابیون قرار داد. من به همین دلیل این مصاحبه را اوردم که باید به عنوان مهمترین مانیفست سیاسی ایه اله مورد ارزیابی قرار بگیرد. نسل من و نسل پیش از من که در کوران مبارزه علیه رژیم شاه قرار داشتند به خوبی از تاثیر این مانیفست در استقرار رهبری های خمینی اگاه هستند. اینک که انقلاب ۳۰ ساله شده است به خوبی می شود در میزان صداقت یک مرجع دینی داوری کرد. حتی اگر من در این زمینه حرف نزده و صرفا بیانات ایه اله را بیاورم مایه برای یک داوری درست در دست است. برای این که مسائل به قدری واضح است که بیان ان عین تایید ان است. ولی من به سهم خود داوری ام در این زمینه را بیان می کنم. من به ایه اله حق می دهم که در باره ی رژیم شاه ان کاستی ها و انحراف ها و حق کشی ها را بیان کند و به این لحاظ به خود تردید راه نمی دهم. البته در مورد فرایند توسعه ی اقتصادی شاه با نظر ایه اله مخالف هستم. برای این که بخش زیادی از زیر ساخت های کنونی اقتصادی کشور به دلیل تلاش های شاه و بلکه رضا شاه است. یا در مورد مدرنیزاسیون در حوزه ی مسائل اجتماعی و دولت سازی ،نقش دولت ها در دوره ی پهلوی اول و دوم بر هیچ کس پوشیده نیست. این مقاله نیز بنای نقد و بر رسی عملکرد پهلوی ها را ندارد و این مهم را باید در جای خود بررسی کرد. اما در حوزه ی سرکوب ازادی ها ، زندان ،شکنجه ، اعدام و جلوگیری از فعالیت احزاب ،همه ی حرف های ایه اله بی کم و کاست قابل تایید است. کما این که شاه در سال ۱۳۵۶ و در مصاحبه با خبرنگاران خارجی تایید می کند که ۴-۵ هزار زندانی سیاسی داریم و در مورد انحلال احزاب و تشکیل حزب رستاخیز به دستور شاه و مسائلی از این دست نیز جای تردید وجود ندارد. من نمی خواهم مثل برخی ادم هایی که فقط بلد هستند مرده را چوب بزنند به گذشته برگردم و در مورد دیکتاتوری شاه سخن بگویم. بحث من این است که ایه اله در موضع مخالفت با شاه و از یک موضع دینی و مرجعیت دینی سخنانی گفته و کارهایی انجام داده و اینک قرار است در باره ی او داوری شود. خمینی از شاه ایراد می گیرد که او گذشته گراست.ولی پرسش من این است که ایا خمینی گذشه گرا نیست؟اگر او گذشته گرا نیست پس چرا زنان و دختران را کتک زده و می زنند تا حجاب اجباری داشته باشند؟چرا خمینی همان روز که از خود دفاع کرده و شاه را به گذشته گرایی متهم می کرد نگفت که قرار است در حکومت او با زندان و شلاق و ضرب نیروی انتظامی روسری بر سر دختران کنند؟ چرا نگفت که قرار است دختران را کتک بزنند و از ان ها بخواهند که تبرج نکنند!؟ایا اگر شاه واپس گراست پس سنگسار و قطع دست و پا و شلاق زنی چیست؟پرسش تاریخ از ایه اله و پیروان او این است که ایا این ها که زن را نصف مرد به حساب می اورند واپس گرا هستند یا شاه که زنان را وارد فعالیت های مدنی کرد؟اگر جوابی دارند بگویند . شاه چه می کرد که باید واپس گرا خوانده می شد و ایه اله ها چه می کنند که نباید واپس گرا خوانده شوند؟ما به این دلیل شاه را واپس گرا می دانیم که مخالف دموکراسی ، توسعه ی سیاسی ، مشارکت واقعی شهروندان و تفکیک قوا بود. پرسش مقدر تاریخی این است که ایه اله و پیروان او روشن بگویند که ایا کسانی که به ضرب شلاق و زندان بر سر زنان روسری گذاشته و قانون سنگسار را اجرا می کنند با استناد به کدام منطق شاه را واپس گرا نامیدند؟ ایا گمان کرده بودند که بزنند و بروند و خر مراد را سوار شوند و پس از ان هر کار دوست داشته باشند بکنند؟ایا این اخلاق ماکیاولی به مثابه ی سوزاندن ریشه دین و سواستفاده از اعتماد مردم نیست؟ایه اله شاه را به حق متهم می کند که کشاورزی را از بین برده و کشور را به یک وارد کننده ی محصولات کشاورزی تبدیل نموده است. اینک پس از ۳۰ سال که از حکومت دینی ایه اله ها می گذرد ایا شرایط اقتصادی بهتر شده است؟ایا سال گذشته و امسال بزگ ترین وارد کننده ی گندم در جهان نبودیم؟ایا بیش از ۸۰ در صد مردم زیر خط فقر نستند؟ایا ارزش ریال هزار برابر کاهش نیافته است؟ ایا ایه اله و جانشینان و پیروان گمان نمی کردند که فقط این نیست که اعتماد مردم را جلب کنند و خر مراد را سوار شوند، بلکه باید به همین مردم پاسخ بدهند؟ایه اله به حق می گوید که شاه نفت این سرمایه ی ملی را فروخته و پول ان را هزینه ی خرید اسلحه های تجملی-بخوانید مدرن- کرده است. پرسش تاریخ از ایه اله این است که ایا رژیم اسلامی همین رویه را هزاران برابر دنبال نکرد؟ایا خرید میلیارد ها دلار سلاح از روسیه و چین و کره ی شمالی به جای خرید از امریکا موجب می شود که صورت مسئله پاک شود؟در شرایطی که ملت به نان شب محتاج است ،دلار های نفتی اش به عراق و فلسطین و افغانستان سرازیر می شود تا به زعم اقایان با امریکا و اسرائل بجنگند! پرسش تاریخی و مقدر این است که اگر شاه به دلیل این انحرافات مستوجب سرنگونی بود، پس چرا ان ها خود همین سیاست ها را به شکل مبتذل تر ادامه دادند؟ایا این همه ،مانور نظامی و انتظامی و امنیتی با صرف پول های این ملت به شدت فقیر، سیاست درستی است؟ ایا قرار بود خمینی با ان وعده های زیبا اعتماد مردم را جلب کرده تا پس از ان همان سیاست ها به شکل افراطی تر ادامه پیدا کند؟ پس دعوا بر سر چه بود؟ بدتر از همه ،ایا قرار بود حکومت دینی ایه اله ها یک ملت را گروگان برنامه های بلند پروازانه ی هسته ای خود سازند؟اگر بمب اتمی و گسترش انرژی اتمی تا این اندازه اهمیت داشت که شاه بیچاره با حمایت غرب همین کار را به خوبی انجام می داد. اصلا دلیل این که غربی ها با شاه لج کرده و زیر پای او را خالی نمودند همین حس استقلال طلبی و جاه طلبی های شاه بود.از مسئله ی اقتصاد و واپس گرایی و سیاست های نظامی گری که بگذریم به مسئله ی حقوق بشر و دموکراسی و توسعه ی سیاسی خواهیم رسید.ایه اله به حق شاه را متهم می کند که دانشجویان را به زندان انداخته است. مفهومش این است که در حکومت او یا حکومت بعدی ،قرار نیست دانشجو به زندان بیفتد. ایه اله به حق شاه را متهم می کند که احزاب را از بین برده است. مفهوم سخنش این است که در دوران حکومت اسلامی و حکومت ایه اله ها قرار نیست احزاب از بین بروند. ایه اله به حق شاه را متهم می کند که از انعقاد-بخوانید برگزاری-تجمع و راهپیمایی جلو گیری می کند. مفهوم سخنش این است که در دوران حکومت او برگزاری میتینگ و راهپیمایی ازاد خواهد بود. ایه اله به حق شاه را متهم می کند که دانشجو و کارگر و طلبه و سیاسیون را کتک زده و به زندان می اندازد. مفهوم سخنش این است که در دوران حکومت او قرار نیست کسی به جرم عقیده و انجام فعالیت سیاسی و ابراز مخالفت با رژیم حاکم سرکوب شود و به زندان بیفتد. ایه اله به حق شاه را متهم می کند که استقلال قوا را از بین برده است. مفهومش این است که در دوران حکومت او قرار نیست یک دیکتاتور به نام شاه یا رهبر یا امام یا ولی فقیه همه ی قدرت را در چمبره ی خود داشته باشد و رییس جمهور تدارکات چی باشد. ایه اله به حق شاه را متهم می کند که ازادی مطبوعات را از بین برده است. مفهوم سخنش این است که در دوران حکومت او قرار نیست قلم ها بشکند و روزنامه ها به صورت فله ای توقیف شود. ایه اله به حق شاه را متهم می کند که قانون را تحریف کرده و اجازه نمی دهد نمایندگان واقعی مردم به مجلس بروند. مفهوم سخنش این است که در دوران حکومت او قرار نیست شورای نگهبانی باشد که پیش از مردم انتخاب کند و بعد از مردم بخواهد که به ان ها رای بدهد. ایه اله به حق شاه را متهم می کند که دست به اعدام زده است. مفهوم سخنش این است که در دوران حکومت او قرار نیست هیچ اعدام سیاسی صورت بگیرد و مثلا در یک روز ۵ هزار انسان اعدام دسته جمعی بشوند. اگر بخواهم اتهامات به حق ایه اله علیه شاه را برشمرده و به ادعا ها و عملکرد ایه اله اشاره نمایم مثنوی به واقع هفتاد من کاغذ خواهد شد. ولی در پایان، فقط یک نکته را به پیروان و جانشینان ایه اله گوشزد می کنم:ممکن است شما با خود بگویید که بسیار زرنگید و با خود بیندیشید که از ملت کولی گرفتید تا خر مراد را سوار شده و هر کار دوست داشته باشید انجام بدهید. و ممکن است در پاسخ به ما بگویید که چون قدرت دارید پس حق دارید هر کار از دستتان بر می اید انجام دهید. و ممکن است به ما بگویید هیچ غلطی نمی توانید بکنید. و ممکن است به ما بگویید ۲۵۰۰ سال شاهان کردند و اینک نوبت ایه اله هاست. ولی تاریخ به شما خواهد گفت:شما با نام دین به میدان امدید و از این راه اعتماد مردم را دزدیدید و پس از ان هزاران بدتر از شاه و بر خلاف قول های صریح خود عمل کردید. پس بدانید که همراه با اعتماد مردم در این مرز و بوم و برای همیشه دین را دفن نمودید. این هم یکی از حرف های ایه اله بود. او همواره تاکید می کرد که اگر ما بد عمل کنیم برای همیشه دین در این مملکت زمین خواهد خوردو و من امروز خطاب به ایه اله اعلام می کنم که در این مملکت به واسطه ی عمل شما و جانشینان شما، دین به زمین خورد

No comments: