Saturday, December 6, 2008

بیانیه جبهه متحد دانشجویی/پیام هواداران جبهه متحد دانشجویی به دانشجویان آزادیخواه ایران/خاتمی جا زد

بیانیه جبهه متحد دانشجویی به مناسبت روزدانشجو
از شانزده آذر 32 که دانشگاه نخستین آهنگ مقاومت مردمی دربرابراستیلای نظامیان را سازکرد تا دهه های بعد که برفرازهرموج مردم نهاد ضد دیکتاتوری جنبش دانشجویی درخشیدن گرفت. آزادیخواهی و عدالت طلبی پرچمی بود که این جنبش همواره به اهتزاز درآورد. تاریخ گواه است نه هجوم چکمه پوشان به دانشگاه درسال 32 ، نه یورش برضد اعتصابیون در سال40 ، نه گلوله باران به نام انقلاب فرهنگی سال 60 ونه حمله شبانه و مغول آسا به خوابگاه دانشجویان در18 تیرسال هفتاد وهشت هیچیک قادرنبود که زبانه های ستم سوزاین جنبش را به خاموشی کشاند. جای تاسف است که حکومتگران کنونی پس از سالها سیاست سرکوب ، زندان ، محرومیت ازتحصیل و انواع روشهای غیرقانونی وضد حقوق شهروندی که جملگی منجر به شکست حکومت دربرابرخواستهای انسانی وقانونی دانشجویان گردید. امروزدرصددند تا با مستحیل کردن ماهیت روزدانشجو همان مقاصد ضد دانشجویی خود را پیش برند.اقدامی که پیشاپیش آثارشکست آن هویداستکارنامه جنبش دانشجویی درسالیان اخیرثابت نمود که رویکردهای پوپولیستی اعم ازجناح راست یا چپ حکومتی دربین دانشجویان محبوبیتی ندارد.آنانکه مترصدند تا با سوارشدن برامواج جنبش دانشجویی برای تکیه زدن برمسند ریاست جمهوری بهره برداری کنند می بایست قبل ازهرچیز به نقد ضعف های پیشین خود بپردازند و درعمل حمایت خود ازمطالبات جنبش دانشجویی ازجمله آزادی زندانیان سیاسی به ویژه دانشجویان دربند را به صراحت اعلام نمایند.اگر چه تجمع و راهپیمایی به منظور اعلام مسالمت آمیز خواست های سیاسی از حقوق اولیه همه شهروندان ازجمله دانشجویان است اما ممانعت های غیرقانونی از برگزاری مراسم روز دانشجو آنهم درداخل دانشگاه ها نشانگرعمق هراس حاکمیت ازاعلام نظرو مشارکت دانشجویان درسرنوشت سیاسی کشوراست.جبهه متحد دانشجویی ضمن تبریک روزدانشجو به دانشجویان بیداروبپاخاسته ایران و با پاسداشت یاد جمله دانشجویان جانباخته درراه آزادی و دمکراسی از قندچی ، بزرگ نیا و شریعت رضوی تا عزت ابراهیم نژاد و اکبرمحمدی فرصت را مغتنم شمرده باردیگر ازحکومتگران می خواهد به مطالبات برحق این جنبش دربرخورداری از حق تحصیل ، ایجاد تشکل های مستقل ، آزادی اندیشه و بیان وازادی انتشار نشریات دانشجویی و نیزرفع محدودیتهای ناروا ازجمله حذف دوربین ها و گیت های امنیتی ، آپارتاید جنسیتی ، کمیته های تفتیش عقاید موسوم به انظباطی و توقف حکم دادگاه های انقلاب و آزادی دانشجویان دربند سرسپارد.وعده ما ظهر روزیکشنبه17 آذر مقابل سردر دانشکده فنی دانشگاه تهرانزنده باد ازادی – گسسته باد زنجیراستبداد – برقرارباد دمکراسی پانزدهم آذر87جبهه متحد دانشجویی
هواداران جبهه متحد دانشجویی ضمن تبریک روز دانشجو به دانشجویان آزادیخواه ایران و گرامیداشت یاد و خاطره دانشجویانی که درراه مبارزه با استبداد به شهادت رسیدند.از دانشجویان دانشگاه های تهران می خواهیم تا در روز یکشنبه 17 آذر با تجمع در مقابل دانشکده فنی دانشگاه تهران به استبداد طلبان اعلام دارند که نمی توانند جنبش دانشجویی را به نفع خود مصادره کنند.از دانشجویان سراسر کشور نیز می خواهیم تا با برگزاری هر چه با شکوه تر مراسم روز دانشجو اعتراض خود را نسبت به سرکوب جنبش دانشجویی و سیاستهای غلط اقتصادی دولت احمدی نژاد اعلام دارند.حامیان دولت پلیسی-امنیتی احمدی نژاد گمان کرده اند که با تهدید دانشجویان و خانواده های آنها می توانند از اعتراض دانشجویان نسبت به خود بکاهند.این تهدیدها حاکی از ترس حاکمیت نسبت به جنبش دانشجویی است.پیام ما به دانشجویانی که به دنبال گرفتن مجوز برای برگزاری مراسم روز دانشجو هستند این است:مبارزه با استبداد مجوز نمی خواهد!
پیام دانشجو:مطابق معمول خاتمی جا زد. خاتمی قرار بود به دعوت انجمن حکومتی دانشگاه تهران به مناسبت ۱۶ اذر در دانشگاه تهران نطق انتخاباتی بکند. اما مطابق معمول و به دو دلیل جا زد. دلیل اولش این بود که دانشجویان ،همزمان با سخنرانی تدارکات چی پیشین و احتمالا گاری چی بعدی ،بنای یک میتینگ دانشجویی را داشتن که این اخوند با شهامت با یک تلفن دستگاه امنیت جا زد و اعلام کرد که مراسم ۱۶ اذر را ۲۵ اذر برگزار می کند!چه ایرادی دارد !مگر پیش از این نگفته بودند که اخوند معاویه نماز جمعه را پنج شنبه خوانده بود!به راستی که از این جماعت همه چیز بر می اید. دلیل دوم را این گونه گفته اند ُکه خاتمی از ترس دانشجویان جا زده است. برای این که امنیتی ها بدشان نمی اید این ادم بی عرضه،حد اقل برای گرم کردن تنور انتخابات چند مانور سیاسی بدهد و بار دیگر گروهی از جمله همین انجمن حکومتی که او را برای سخنرانی انتخاباتی دعوت کرده است را نیز سر کار بگذارد. به راستی که این اصلاح طلب ها تا چه اندازه سر در گم هستند که همچنان دل در گرو ادم تاریخ مصرف گذشته ای چون خاتمی دارند. یعنی در این حزب های حکومت ساخته ی کارگزاران و مشارکت ،قحط الرجال است؟یا این که خود انها نیز دریافته اند که هیچ ادم عاقلی که سرش به تنش بیرزد حاضر نیست در نمایش انتخابات وارد شود؟پرسش اصولی ما از طرفداران این سلطان حسین مدرن این است که فرض را بر این قرار بدهید که او امد و رای هم اورد. یعنی رژیم به دلیل بن بست جدید و این بازی اخیر که رفسنجانی به راه انداجته است ،برای خروج از بحران به سلطان بی خطر تن داد. در ان صورت اگر این ادم بی عرضه بخواهد تغییری بیش از ان که می خواست در ان ۸ سال انجام دهد ، به وجود بیاورد ، که رژیم کارش تمام است و به همین دلیل اجازه نمی دهند. برای این که شرایط فعلی رژیم به گونه ای نیست که بار دیگر بتواند ان دو گانگی در حاکمیت را تحمل کند. اگر بخواهد همچون ان ۸ سال کذایی که دگر اندیشان و دانشجویان هزینه ی ان را دادند و ۲ خردادی ها سود ان را بردند عمل نماید،اصلا چه لزومی دارد که بیاید. اهان،پوزش می خواهیم. ما از منظر پیام دانشجویی به قضیه نگاه کردیم. فراموش کرده بودیم که جیب اصلاح طلب های عزیز و تدارکات چی و پیروان صدیق ان امام به شدت طرفدار دموکراسی و حقوق بشر، فقط و فقط خودی(؟!)و صد در صد اسلامی ،در این مدت ۴ سال که از حاکمیت به بیرون ریخته شده اند،به شدت خالی شده است. اخ طفلکی ها! باور بفرمایید قصد توهین و تحقیر شما را نداریم. به عنوان کسانی که از بیرون این ما جرا ها را تماشا می کنیم،برداشتی غیر از این برای ما متصور نیست. مگر همین خاتمی نبود که در دوره ی دوم ریاست جمهوری اش کم اورد و حاضر نبود دوباره وارد کارزار شود؟ اخر چرا تصمیم گرفته اید میخ اخر را بر تابوت اصلاح طلبی بکوبید. اجازه دهید نامی از شما پیروان صدیق ان امامی که اعلام کرد میزان رای ملت است ولی در عمل همه ی مخالفین و غیر خودی ها را قلع و قمع کرد ند تا روشن سازند منظورشا ن از ملت همان پیروان صدیقی چون شما بوده است، بر جا بماند و خط امام را زنده نگه دارید!؟چرا خود را مضحکه ی عام و خاص می کنید؟اگر به راستی قصد خدمت به مردم را دارید یک بار به گذشته ی خود بیندیشید و در اخلاق فاشیستی خود تجدید نظر نمایید. حزب مشارکت حتا یک بار حاضر نشده است از زندانیان سیاسی غیر خودی نام ببرد. این حزب حکومت ساخته،حتا یک بار حاضر نشده است از اعدام های گروهی در دهه ی شصت که به حکم امام و با کارگردانی خودشان انجام گرفته است،سخنی به میان بیاورد. چه کسی جبهه ی ملی را مرتد اعلام کرد؟ چه کسی قلم ها را شکست؟ چه کسی به مخالفین اجازه نداد که حتا کاندیدای ریاست جمهوری شوند؟ چه کسی مخالفین خودی را به اسلام امریکایی متهم کرد؟ جز ان امام همام که میردامادی در کنگره ی حزب حکومت ساخته ی مشارکت از او به عنوان طرفدار دموکراسی و حقوق بشر یاد کرد؟ تا کی قرار است سرنا را از در گشادش بنوازید و گروهی ورشکسته ی سیاسی و پیر و پاتال از همه جا رانده نیز با این اهنگ ناموزون و نا اهنگ شما برقصند؟ اخر کدام رای ملت و کدام دموکراسی و کدام حقوق بشر؟اگر امام شما زنده بود به ریش شما می خندید. شما باید از امام حکم های الهی بخواهید و نه دموکراسی. چرا می خواهید دموکراسی را از مفهوم تهی کنید؟کجای قیافه ی میردامادی فاشیست و ان دانشجوی خط امام به دموکراسی و حقوق بشر می خورد؟ اگر صادق هستید همچون احمدی نژاد برای یک بار هم که شده اعلام کنید که دموکراسی تحفه ی غرب است و کار را تمام کنید. کجای خط امام و روش امام به دموکراسی می خورد. این دبیر کل حزب مشارکت که روزی از دیوار سفارت بالا رفت،حتا یک بار هم این کار خود را نقد نکرد. این ادم ،دبیر کل یک حزب حکومت ساخته ای است که می خواهد دموکراسی را پیاده کند و عده ای نیز به دنبال او راه می افتند. البه در مورد معتقدین به خط امام و فاشیست های اسلامی دهه ی شصت،هیچ اشکالی نیست که دور این ادم جمع شوند. سخن در مورد پیر و پاتال هایی است که تا دیروز مهندس بازرگان بیچاره را به لیبرال و مخالف انقلاب و مردم متهم می کردند و امروز به یاوه های یک فاشیست دل خوش کرده اند. پرسش ما از خط امامی ها اعم از مشارکتی و دیگر هم فکرانشان این است که کجای خط امام و کدام روش امام با دموکراسی و حقوق بشری که غربی اش می نامید سازگاری داشت؟اگر پس از فوت خمینی دیگران هر کار کردند به اتکا به روش حکومتی او بود. کسی که فقط به این دلیل که یک حزب با لایحه ی قصاص مخالفت کرد ان جمعیت را مرتد اعلام کرد. کسی که در یک حکم،هزاران تن را مهدور الدم اعلام نمود. کسی که قلم ها یی را که فاسد و ضد اسلام می نامید را شکست. کسی که از اشغال سفارت حمایت کرد. کسی که مخالفین خودی را به اسلام امریکایی متهم کرد. کسی که حتا به رییس جمهور وقت اجازه نداد ،نخست وزیر خود را انتخاب کند و کسی که منتظری را صرفا به دلیل مخالفت با نظراتش ان گونه در هم کوبید و کسی که.... این فرد به دموکراسی و حقوق بشری که برگرفته از اعلامیه ی جهانی حقوق بشر است هیچ اعتقادی نداشت و هیچ ابایی نداشت که این بی اعتقادی را البته پس از پیروزی و تشکیل حکومت اعلام کند. شما بفرمایید از کدام دموکراسی امام حرف می زنید؟. او به احکام شرع و حکم حکومتی باور داشت. ایا حزب مشارکت و فاشیستی مثل میر دادمادی هنوز این حقایق را نمی داند؟ایا او هنوز در پی این است که به مردم توهین کند؟ انهایی که اینک سخن از دموکراسی خواهی به میان می اورند به اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و میثاق های بین المللی باور دارند. ایا امام و خط امام و روش حکومتی امام نیز به همین مفهوم از دموکراسی باور دارند یا فقط می خواهند با کلمات بازی کرده و با دیگر مردم را فریفته و بازی جامعه ی مدنی و مدینه النبی را تکرار کنند؟ چرا مغلطه می کنید و سعی دارید مردم را به اشتباه بیندازید. اگر امام زنده بود اجازه می داد کسی در نفی قانون سنگسار و قصاص کلمه ای به زبان بیاورد؟ به واقع این توهین میردامادی که می خواهد با استفاده از خط امام برای ملت ایران دموکراسی بیاورد از عمل احمدی نژاد به مراتب بدتر است. یک نفر نیست که از این ادم های فاشیست و خود شیفته بپرسد که کدام عمل امام در دهه ی شصت نشانگر التزام به دموکراسی و حقوق بشر بود؟ ایا میردامادی و یاران او فراموش کرده اند که چگونه ۴۰۰ انسان بی گناه را در مراسم حج به کشتن دادند؟ ایا دموکراسی امام این است؟ یا این از مبانی حقوق بشری خط امامی هاست؟ایا مفاهیم و واقعیت ها تا این اندازه مبتذل شده اند که ادم هایی در یک دهه و بلکه دو دهه ،بدترین نوع خشونت را به نام خط امام بر یک جامعه تحمیل کنند و بدون پوزش خواهی از مردم و در یک دهه ی بعد ،خود را پیشرو دموکراسی و حقوق بشر بدانند؟ایا به همین دلیل نیست که مردم نسبت به همه چیز بی اعتماد شده اند؟ جامعه ی مدنی باید از خاتمی چی ها و مشارکتی ها بخواهد که بیش از این به شعور سیاسی دیگران توهین نکنند.باید معین کنند که چه نسبتی بین دموکراسی و خط امام و راه و روش امام وجود دارد. وبلاگ پیام دانشجو

No comments: