Sunday, January 20, 2008

انفرادی/محمدمسعودسلامتی،عضوشورای مرکزی جبهه ی دمکراتیک ایران

به یاد دانشجویان وهمه ی آزاد یخواهان دربند که درسلول های انفرادی صبح را انتظارمی کشند

«انفرادی»

دردهلیزبی انتهای سکوت
ومحو سوسوی شهردرآغوش وادی فراموشی
درسرزمین انجماد سایه ها ،
که درپس هرگام حصاری است به نام دیوار
افسوس که ره نیست به آن، بر نیزه های خورشید هم
و گویی که نیستند
میلیون ها میلیون انسان که آنسوی ترند
شبانگاه چون رسد، سپاه بی آشیان سحاب
مقبره می سازد درآسمان ازبرای ستارگان
و تنها قله ی آرزوی تو...
کاش
درظلمت شهر سکوت
دشنه ی آدرخش فرو آید بردیوارشب
وه! این صدای رعد است وسرآسیمگی سکوت
و برق که یکباره می کشد نقاب ازشب
آنگاه قطره های تند باران
که جزدرباغ خیال برچهره جاری نمی شوند
و این ....
تنها هوای تازه است!
لحظه ها دیگرلحظه نیست، ساعتها وسالهاست
دردی که می برد وجودت را برتابوت لحظه ها
....آخ....
این ناله و فریادِ هم داستان توست
درد صدایش شکسته تکرارلحظه ها
بی هیچ سایه ای
تا انتهای سکوت می رود و باز می آید
... کاش نبود این همدم ...
وقتی که نگاهت بازمی کاود بر افق
درپس هرگام حصاری است به نام دیوار
و... نامش ... انفرادی.

No comments: