Sunday, January 6, 2008

خطاب به آنانکه دراندیشه توسعه اجتماعی ایران هستند

درپی تشدید مسائل و آسیب های اجتماعی اخیر در ایران، بخش ایرانی انجمن جامعه شناسان بدون مرز بعنوان یک انجمن بین المللی با هدف گسترش عدالت اجتماعی، صلح، آزادی و حقوق بشر و پیوند تعهد علمی و عملی جامعه شناسی، همگام با سایر فعالان دانشگاهی و اجتماعی برخود فرض می داند نسبت به بحرانی شدن وضعیت اجتماعی در ایران و دستگیری و تضییع حقوق انسانی و صنفی افراد دانشگاهی از جمله جامعه شناسان در ایران، به مسئولان رده بالای جمهوری بنیاد گرای اسلامی هشدار دهد. از اینرو بیانیه حاضر دردو بخش اعتراضی تهیه شده است:

1. جامعه ایران

در طول سالهای اخیر گسترش بیش از پیش مسائل و معضلات اجتماعی در جامعه جوان و کودک ایران (بابیش از 65 درصد جمعیت زیر 25 سال)، سبب بروز نابسامانی و تضادهای اجتماعی بسیاری گردیده است. برخی از اهم این مسائل عبارتنداز:

افزایش فقرا و زندگی آحاد مردم در زیر خط فقر و بقا (بیش از 9 میلیون نفر زیر خط فقر)،
عدم پوشش تحصیلی کودکان (بیش از 3 میلیون نفرمحروم از تحصیل درآموزش عمومی)،
کار کودکان (بین یک تا دو میلیون نفر) و سوء استفاده جنسی و جسمی از آنان در فضاهای شغلی ناامن، غیر بهداشتی و غیررسمی،
نامشخص بودن وضعیت کودکان بی هویت (بیش از 80 هزار کودک بی شناسنامه)،
سوء استفاده نظامی از کودکان بعنوان بسیجی (بویژه بسیج دانش آموزی)،
کودک آزاری (آزار 30 درصد بین یک تا 5 ساله، بیش از 20 درصد بین 6 تا 11 و 10 درصد بین 11 تا 18ساله)،
ازدواج زود هنگام کودکان زیر 18سال (بیش از 700 هزارنفر)؛
مجازات اعدام برای کودکان و بزرگسالان (اعدام قریب بیش از 200 نفردر ملاء عام)،
فقر و ناامنی زندگی زنان سرپرست خانوار براثر طلاق یا فوت همسر (بیش از یک میلیون خانوار)،
تبعيض جنسي و خشونت عليه زنان (67 درصد با حداقل یکبار خشونت) در محیط خانواده، کار و جامعه،
پوشش اجباری تن و موی زنان و دختران، دستگیری زنان در معابر عمومی و برخورد خشن و تحقیرآمیز،
گرسنگي و سوء تغذیه (پوکی استخوان و کوتاه شدن قامت کودکان تا 10 سانتیمتر)،
سنگسار زنان و مردان به دلیل فقط رابطه عاطفی- جنسی (وقوع سنگسار درسال جاری و محکومیت عده ای دیگر)،
گسترش روسپیگری و قاچاق زنان برای بازار سکس درکشورهای همسایه براثر فقر و فقدان فرصت های اجتماعی برابر (حدود 300 هزارنفر)،
بیکاری روزافزون کارگران و معلمان (بیش از 4 میلیون نفر) و دستگیری طیف وسیعی از معترضان این دو طبقه اجتماعی در مطالبه حقوق خود،
منع انتشار آثار نویسندگان و هنرمندان منتقد و آزاد اندیش و بایگانی و زندان کتب و طرح های آنان در ممیزی وزارت ارشاد،
سانسور شدید درحوزه نشر و توقیف مطبوعات و خودسانسوری آنها و فیلترینگ فضاهای اینترنتی برای سایت های خبری و فکری،
وجود سیستم تبعیض در گزینش دانشجو، شاغل، مدیران از حیث اعتقادی و سیاسی و انحصار و رانت خواری در برخورداری از امکانات در فضاهای آموزشی، اقتصادی، سیاسی و شغلی،
تبعيض دینی و مذهبي علیه بهائیان (با حدود 300 هزار نفر و محرومیت بیش از 200 دانشجو از تحصیل دریکسال گذشته)،اهل تسنن، تصوف (دستگیری بیش از 170 نفر)، یهودیان (بیش از 25 هزار نفر) و سایر فرق مذهبی،
محرومیت اقوام ساکن در مناطق مرزی کشور نظیر کردها، آذریها، اعراب، بلوچ ها و عدم مشارکت آنان در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود و وجود زمینه تضادهای قومی- ملی درایران،
گسترش اعتیاد (بیش از 5 میلیون معتاد) و در دسترس بودن انواع مواد مخدر،
درمعرض اعتیاد بودن دانش آموزان (بیش از 2 میلیون نفر)،
افزایش خودکشی درسالهای اخیر (خودکشی 1700 کودک در طی سالهای ۷۶ تا ۸۰ و ثبت 14 هزار مورد در کل سنین و رشد آن درسالهای اخیر)،
وقوع قتل (بیش از 7 هزار مورد درطول سالهای 76 تا 80) و قتل های ناموسی (حدود 400 مورد)،
برخورد های خشن، غیر انسانی و همسان گرا با جرایم و بزهکاران تحت عنوان اراذل و اوباش،
سرکوب جنبش های اجتماعی زنان، کارگران، معلمان، دانشجویان، نویسندگان و دستگیری گسترده فعالان آنها،
مهاجرت روزافزون نیروی انسانی ماهر و دانش آموخته دانشگاهی از کشور (بیش از 100 هزارنفر درسال) و عدم بهره گیری از جمعیت بزرگ متخصص و دانشمند ایرانی در سراسر دنیا (بیش از 4 میلیون نفر) بصورت جذب مغزها،
و بطور کلي، تخلف و نادیده گرفتن مبانی و مفاد کنوانسیون حقوق بشر در عرصه ها و اقشار مختلف اجتماعی.
تشدید این وضعیت ساختار اجتماعی و نظم موردنیاز برای توسعه فراگیر و عدالت جویانه جامعه ایران را مورد تهدید جدی قرار داده است. اینهمه در شرایطی بوقوع می پیوندد که اصرار حکومت بنیاد گرای اسلامی ایران با مسئولیت ائتلاف نامبارک خامنه ای- احمدی نژاد، بر دستیابی به تسلیحات هسته ای و اولویت دادن به دستیابی به دانش و فناوری هسته ای و رویارویی با مجامع جهانی درکنار کم توجهی به مسائل متعدد پیش گفته، جامعه ایران را در مخاطره حمله نظامی احتمالی کشورهای سلطه جویی نظیر امریکا و متحدان آن قرار می دهد.

2. اجتماع علمی ایران

متاسفانه علاوه بر وقوع مسائل اجتماعی عدیده و فراگیر، دولت اسلامی بنیادگرای ایران و مسئولان رده بالای حکومتی بعنوان سیاستگذار و تصمیم ساز، با ایجاد ترس و ارعاب و اعمال سیاستهای ضد اجتماعی و فرهنگی و همچنین سرکوب دانش پژوهان، متخصصان و صاحبان اندیشه و علم، بطور ناصحيح به هر دانشور و محقق آزاد اندیش و مستقلی از جمله جامعه شناسان متعهد چه به دلیل تحقيقات و انتشارآن ها و چه بر پايه طرز فکر و تدريس شان صدمه مي زند. در سال جاری دولت اسلامی افراد بسیاری را از فضاهای دانشگاهی محروم ساخته است. افرادی نظیر دکتر کیان تاجبخش، بزرگیان و در روزهای اخیر دلارام علی، دکتر سهراب رزاقی و عماد الدین باقی بخاطر فعالیت های اجتماعی خود که ناشی از حس مسئولیت پذیری علمی و اجتماعی آنان است، دستگیر می شوند و بسیاری دیگر نظیر دکتر توسلی، دکتربشیریه، دکتر وثوقی، دکتر عسگری، دکتر نمک دوست، دکتر جعفری و برخی دیگر از کار درمحیط دانشگاهی محروم می شوند.

بازداشت های بدون مجوز و پیش از رسیدگی حقوقی، بازجویی های درسایه و بدون نظارت نهادهای قانونی از جمله وکیل، شکنجه روحی، ارعاب و هتک حرمت، محرومیت از فعالیت عملی و آموزشی، حاشیه نشین سازی، تحمیل مدیریت های ناشایست در فضاهای علمی، آموزشی و پژوهشی، و بازنشستگی های زودهنگام اساتید دانشگاهها از زمره مصادیق نقض حقوق بشر و اندیشه ستیزی است که دین و مدعیان آن را رو در روی دانش و دانشمندان قرار می دهد.

انجمن جامعه شناسان بدون مرز برای پیشگیری از بروز مسائل مختلف اجتماعی و گسترش بازتاب و پیامد های منفی ان در ساختار های جامعه کنونی و فردای ایران و تلاش برای اتخاذ سیاست هایی که بتواند در کوتاه مدت از شدت نرخ رشد این مسائل کاسته و در میان مدت زمینه های بروز آنها را ازبین ببرد، به مسئولان جمهوری اسلامی ایران هشدار می دهد. از سوی دیگر از آنان می خواهد فضای آزاد علمی، دانشگاهی و پژوهشی را چنان مهیا سازند که صاحبنظران و پژوهشگران مسئول و آگاه درحوزه های اجتماعی و فرهنگی بتوانند ضمن مطالعه زمینه های بروز این معضلات جانکاه، در راهیابی تعدیل و کاهش شدت رشد معضلات و آثار منفی آن در سایر حوزه ها و اقشار اجتماعی کوشا و موثر باشند و از بازداشت یا منع اشتغال این قشر و نیروهای روشنگر در جامعه پرهیز کند.

بی تردید عدم تمهید چنین امکان و فضایی به سود آحاد ملت اعم از نسل کنونی و آتی جامعه ایران نبوده و آن را درمعرض آشفتگی و بحرانهای جدی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و حتی مرزی فرار خواهد داد. درپایان نیز از کلیه نهادهای اجتماعی و فرهنگی مستقل، دانش پژوهان و جامعه شناسان کشور دعوت می شود دراعتراض به وضعیت بحران انسانی- اجتماعی درایران همگام شوند.
علی طایفی
مسئول بخش ایرانی انجمن جامعه شناسان بدون مرز

No comments: