Tuesday, December 4, 2007

فريادي بر ” عدالت بازها”

سنگ هاي زندانم را به دوش ميكشم

به سان فرزند مريم كه صليبش را ،

و نه بسان شما؛

كه دسته شلاق دژخيمان را ميتراشيد

از استخوان برادرتان

ورشته تازيانه ي جلادتان را ميبافيد

از گيسوان خواهرتان

ونگين به دسته شلاق خودكامه گان مي نشانيد

ازدندانهاي شكسته پدرتان

(شاملو)

از :من

به : شيرين عبادي ، ناصر زرافشان وهمه وكلاي مدافعي كه خودشان را ميفروشند

به شما كه آرامش خودرا با اسارت ديگران تأمين ميكنيد. و ازگفتگوي بي شرط به جلادان عار نداريد.

به شما كه سرنوشت انسان را با ژست هاي دانش آموختگان بي رنج، پشت ميزهاي كارتان به بازي ميگيريد.

به شما كه حريم كلمات را درمعامله شهرت يابي خويش ميدريد و واژه ها را چنان واژگون ميكنيد،كه گويي نوزادان افكار تاجر پيشه تان اند.

چگونه است كه در اين سرزمين پاكي هاي و رشادت هاي تاريخي زير پرچم حاكمان مرگ فروش درس عدالت رانردبان ترقي ميكنيد؟:

چگونه آرام داريد وقتي فرزندان اين ميهن تنها به دليل اينكه ”آزادي” را فرياد كنند به اسارت برده ميشوند؟

چگونه با وجدان خود مدارا ميكنيد كه ”زهرا” ها از فرط دنائت نرينه هاي بسيجي به جاي گرفتن تخصص پزشكي خود به استقبال مرگ ميروند؟

نميتوان باوركرد كه درحجم درسهايي كه آموخته ايد ، درسي از انسانيت نبوده باشد.

چگونه چشم هاي خودرا برآنچه حكومت بر سراين مردم ميآورد مي بنديد؟

آيا تاكنون به اين فكر كرده ايد چرا وچگونه به اين كرسي دست يافته ايد؟

درچهارچوبه انسانيت ارزشهايي نهفته است كه وقتي درپوش آنرا تئوريزه شده مدفون ميكني ديگر هرگـز بازش نمي يابي .

بي حيرت به من نگاه كنيدبدون اينكه برايم طرحي از نابودي داشته باشيد. من كسي نيستم جز كسي كه اين حرفها را با شما دارد.

و اما حرف آخر، اگر ميخواهيد كه هم سرنوشت كسانيكه تك تك به خلق بايدجواب اعمالشان را بدهند نباشيد، ازمشاطه گري موذيانه و منفعت طلبانه تان و از همدستي با ديكتاتور وجلاد هايش و همه دار ودسته زندان وشكنجه، به اسم هاي شيك و با پوش خطر و تهديد وفلان وبهمان برداريد.

به اين فكر كنيد كه چگونه بايد حق اين ملت را از حلقوم اين جانيان روزگار بيرون بكشيد.

از آب كشي صورتها و دستهاي نجس وبه خو ن آغشته ظالمان دوران دست برداريد.

وباز به اين فكر كنيد كه قانونمندي جوانان پيشروي است ، ما راه را باز خواهيم كرد، لاجرم آنهايي كه بهر دليل سنگ راهمان شده اند را چنان زير پاهايمان پودرخواهيم كرد، كه حتي به عنوان ذره اي درزمين نقش نخواهند داشت.

ما انتقام استخوانهاي برادرانمان و گيسوان خواهرانمان ودندانهاي پدرانمان و اشك وآه مادران مان را خواهيم گرفت.

و آنرا درسي خواهيم كرد كه كانون آموزش ” عدالت بازها” را به آتش خواهد كشيد. به اين ايمان داشته باشيد.

درود بر كساني كه هرگز شما را باورنكردند.

صباصبحي


http://www.rangefaryad.blogfa.com/

No comments: