Saturday, November 17, 2007

فرياد تا ستاره از ستاره تا كهكشان....

آنقدر فرياد كشيدم تاگوشهاي كرشان بشنود.
وآنقدر بالارفتم كه ديگر دستشان به من نرسيد.
”ستاره”دار شدم ، ”ستاره” شدم وحالا ...
بيچاره ها در ناباوري شان هنوزمرا در سلولها جستجو ميكنند . سخت ميگيرند، ابزار شكنجه شان راتغيير ميدهند، همه جا راميگردند. همه راميگيرند . اما مرا نمي يابند .
به آنها ميخندم ،
ديگر مرا نميابيد، بهتر بگويم ديگر ”ما ” رانمي يابيد. چراكه ماديگر ازجنس شمايان نيستيم.
آن احمق ها آن حاكمان بي صفت وآن وامانده هاي تاريخ ديگر صدايم رانميشنوند . وفقط باخشم ما مواجهند واز خوف روزهلاكت دنبال چاره اند.
ولي دارم با شما حرف ميزنم.با شما دوستان ، خواهران وبرادران و رفقاي دانشجو ،باشما كه ميدانيد چه ميكنيد و با شما كه با هر اعتراضتان سنگرهايي راميسازيد و جبهه هايي را مي بنديد كه لرزه به تماميت حكومت انداخته است . نبايد لحظات را از دست داد.
اين طينت دژخيمان است كه ميگيرند ومي برند وميكشند و اين رسم ماست كه ايستاده ايم. ايستادگي ماست كه آنها را به فتنه واميدارد. ايستادگي ماست كه آنها را به وحشت انداخته .
اما اين همه باز كم است .
ما در ايستادگيمان دنبال چه هستيم . آزادي آزادي
اين آن گوهري است كه برايش ميجنگيم . ما براي آزادي خودمان و خلقمان ميجنگيم وآزادي را كه سهم همه ماست تا بدست تك تك صاحبانش نرسانيم نبايد از پاي بنشينيم.
استمرارجنگهاي ما ضرورت اين حق طلبي است ، اين جنگي است كه آنها را به وحشت انداخته ....
وما بايد آنقدر ادامه بدهيم تا از آتش خشم ما جزغاله شوند. و خواهند شد.
اين بارها درتاريخ اثبات شده است. وشگفتا كه اين بارهم تاريخ را ما ميسازيم ....
قرارما درميعادگاه مان ... صحن همه دانشگاهها
صبحي

No comments: