Friday, September 12, 2008

اعلام نظر وتحلیل مهندس طبرزدی پیرامون نامه اخیر مهندس امیر انتظام به دبیرکل سازمان ملل

.اقدام امیر انتظام را مثبت می دانم
من ایراد های دوستانی چون دکتر پروین و ویکتوریا آزاد در مورد نامه ی آقای مهندس امیر انتظام را منطقی می دانسته وعلاوه بر آن،اشکالاتی به شرح زیر را به آن وارد می دانم:
1-به نظر من اگر ایشان انتظار داشت با ارسال این نامه،دیگران نیز حمایت کنند و از این طریق یک جنبش قدرتمند راه بیفتد،حتما می بایست پیش از انتشار مشورت می کرد.نه این که پس از انتشار دعوت کنند تا ضمن گوشزد کردن ایرادها،آن را امضا نمایند.
2-باید پذیرفت که دوران اراده گرایی به سر آمده است.تصمیمات مهم باید در یک ساز و کار تشکیلاتی و همگانی قرار بگیرد تا باز خورد آن تشریک مساعی به هدف رسیدن به اهداف و منافع مشترک باشد.فرد هر اندازه مقبول،قدرتمند و خیر خواه،به تنهایی نمی تواند موجد یک جنبش عام اجتماعی باشد.جنبش ها زمانی زایش می یابند که در یک بستر اجتماعی معین قرار بگیرند و توان بسیج نیروهای اجتماعی را طی پروسه ای علمی و عینی به دست بیاورند.
3-افزون بر دو اشکال اساسی بالا،من نیز معتقد هستم،مشکل مردم ایران با رژیم،یک امر داخلی و ملی است و ما خود می بایست ساز و کار درستی برای آن بیابیم و سپس از دیگران انتظار حمایت داشته باشیم.یعنی ابتدا باید تشکیلات رهبری جنبش دموکراسی خواهی را سامان بدهیم و استراتژی مبارزاتی را ارایه دهیم و پس از آن از سازمان ملل بخواهیم تا این جنبش نهادینه شده را به عنوان یک امر واقعا موجود به رسمیت شناخته و از آن حمایت کند.هرگاه چنین امر عینی و ملموسی وجود نداشته باشد و هرکس راه خود را برود،از سازمان ملل چه کاری ساخته است؟در واقع نمی بایست توپ را در میدان دیگران انداخت یا کار وانهاده ای خود ر ا از دبیر کل سازمان ملل طلب کرد.ای کاش به جای استمداد از دبیر کل سازمان ملل از مردم ایران به ویژه مبارزان و آزادیخواهان کمک بخواهیم.
4-اتتظار از شورای امنیت که امنیت جهانی را فدایی یک امر نا معلوم کند،کمی ساده انگاری است.مساله ی دنیا و به ویژه غرب با جمهوری اسلامی،یک امر فراملی است که به امنیت دنیا گره خورده است،حداکثر می توان انتظار داشت تا آن ها علاوه بر تهدید هسته ای،پرونده ی نقض سیتماتیک حقوق بشر توسط رژیم جمهوری اسلامی را نیز به پرونده ی هسته ای سنجاق کنند و شرط همکاری با این رژیم را رعایت اعلامیه ی جهانی حقوق بشر و کنوانسیون های مربوط یدانند.شورای امنیت و سازمان ملل متحد چگونه می تواند امنیت جهانی را رها کند و در عوض به وعده های این رژیم درباره ی رعایت حقوق بشر اعتماد نماید تا بلکه از این طریق امنیت جهانی را نیز تضمین کند.واقعا چه تضمینی وجود دارد؟
5-من از تحریم های هوشمند که مستقیما منافع حکومت را نشانه می رود به شدت دفاع می کنم.دوست عزیزمان مهندس امیر انتظام از سازمان ملل انتظار دارند که رژیم جمهوری اسلامی را وادار کنند تا به حقوق بشر تن بدهد؛نکته همین جاست.حتی اگر سازمان ملل صورت مساله را تغییر دهد ،یعنی به جای این که پرونده ی هسته ای را از دستور خارج کند و حقوق بشر را در دستور کار قرار بدهد،راه حل همان است که اینک در مورد پرونده ی اتمی اعمال می کند.یعنی باز هم می بایست از راه تحریم،حقوق بشر را به رژیم تحمیل کند.مثل برخوردی که با رژیم آپارتاید در افریقای جنوبی صورت گرفت یا رفتاری که با رژیم حاکم در برمه،زیمباوه،روسیه ی سفید،کوبا و کره ی شمالی صورت می گیرد.دولت هایی که برای میثاق های بین المللی احترامی قایل نیستند و با ملت های خود در جنگ هستند از راه نصیحت و تشویق به راه نخواهند آمد.همچنین معتقدم که مخالفین رژیم برای تغییر رژیم و نه تغییر رفتار آن مبارزه می کنند.
با وجود چنین اشکالات شکلی و محتوایی که در نامه ی دوست عزیزمان جناب آقای مهندس انتظام وجود دارد،ولی من به دلایل دیگر موافق هستم که به درخواست ایشان پاسخ مثبت داده شود.برخی از این دلایل به شرح زیر است:
1-من با شناختی که از ایشان دارم،مطمئن هستم آماده ی پذیرش نقد های اصولی و صادقانه است.بنابرین نمی بایست سخت اندیشانه با این دعوت برخور کرد.فرصت برای گفتگو درباره ی مضمون چنین نامه هایی وجود دارد.
2-من مدت هاست که با برخی از مبارزان و آزادیخواهان درباره ی «درد مشترک»و یافتن یک مساله ی محوری صحبت می کنم.امیدوارم توافق درباره ی اقدام ایشان صرف نظراز برخی ایرادات شکلی و محتوایی،ما را به یافتن مساله ی مورد توافق نزدیک کند.
3-واقعیت این است که آقای امیر انتظام به لحاظ ملی و بین المللی از جایگاه شایسته ای برخوردار است.باید از ایشان به عنوان سرمابه ی ملی برای رسیدن به وفاق ملی و دموکراسی استفاده کرد.فرصت زیادی نداریم و باید در این زمینه شتاب کنیم.
کدام شخصیتی در سن و سال ایشان با آن شرایط مزاجی هست که حاضر باشد دست به چنین ریسکی بزند.بنابراین نباید به بهانه ی اختلاف نظر ها هر چند مهم در محتوای نامه،این فرصت تاریخی را به راحتی از دست داد.اگر جبهه ی ملی ایران نیز پشت این تصمیم قرار بگیرد که احتمالا چنین خواهد بود،می توان برای رسیدن به ساز و کار های جدی تر از همین جا شروع کرد و به جای رد و تایید های آنی،درباره ی آن گفتگو کرد.
4-اپوزسیون خارج نشین که قطعا هزینه ی زیادی برای رسیدن به دموکراسی،سکولاریزم،حقوق بشر،برابری زن و مرد و حقوق اساسی اقوام ایرانی پرداخته است،به هر حال باید بپذیرد که این صدایی است که از درون کشور بلند شده است.اگر این صدا با پذیرش اختلافات اصولی و حتی نقاط ضعف آن،تقویت نشود،یک اپوزسیون قلابی برای ما خواهند تراشید که به بهانه ی صلح طلبی به دنبال باز تولید رفتار اصلاح طلبان حکومتی در شکل جدید است.
بنابراین با حفظ مواضع اصولی هر جریان،جناح،حزب و شخصیت و تاکید بر آن،می توان یک شرایط حداقلی را برای رسیدن به توافق به دست آورد.قدر مسلم پاسخ ما مشروط خواهد بود و هرگاه احساس کنیم از اصول کلی ما عدول شده است می توانیم تجدید نظر نماییم.مهم این است که مهندس انتظام فردی است ملی ،سکولار،دموکراسی خواه و کسی است که بیش از همه ی ما از ناحیه ی این رژیم مورد ستم قرار گرفته و حاضر به سازش بر سر موانع اصولی نیست.
من از همه ی شخصیت ها،احزاب و گروه های اپوزسیون با دیدگاه های متفاوت و بعضا متضاد،دعوت می کنم که یک بار برای همیشه تصمیم بگیرند برای رهایی ملک و ملت از چنگ این رژیم استبدادی،بر یک مساله توافق کنند تا زمینه ی شکل گیری آلترناتیو به وجود بیاید.من اصلا به محتوای نامه ی مهندس ارجاع نمی دهم بلکه شرایط فعلی را فرصتی برای شکل گیری آلترناتیو و رهبری مبارزه می دانم.من پاسخ به درخواست ایشان را با امضای نامه مترادف نمی دانم.بر این باور هستم که با طرح دیدگاه های سازنده،زمینه برای شکل گیری آلترناتیو را فراهم سازیم.اینک آقای مهندس انتظام با طرح این نامه به میدان آمده و این گام مهمی است.من به سهم خود از این گام دفاع می کنم.به جای امضای نامه،از ایشان دعوت می کنم با جمع بندی دیدگاه های مطرح شده،گام بعدی خود را قوی تر و سنجیده تر بردارند.
از مخالفین نیز دعوت می کنم زمینه را برای یک توافق اصولی تر فرهم سازند.مهم این است که ایشان از این اقدام خود نتیجه ی مثبت بگیرند.استقبال ما ازا ولین گام ،مهم خواهد بود.من به سهم خود از ایشان دعوت می کنم تا به حرکت خود ادامه دهند.صزف نظر از همه ی اختلاف نظر ها،حمایت از یک نفر برای سخنگویی مطالبات ملی و حقوق بشری یک نیاز تاریخی است.مهندس انتظام صلاحیت چنین
.کار مهمی را دارند
حشمت الله طبرزدی/شهریور هشتادوهفت خورشیدی

No comments: