Thursday, October 18, 2007

ترکمانچاي دوم/‏مهرداد شيباني

27 مهر 1386 روزآن لاین

نگاه هفته - پنجشنبه 26 مهر 1386 [2007.10.18]
‏مهرداد شيباني
m.shaibani@roozonline.com
هفته پاياني مهر ماه 1386 در تاريخ ايران ننگ ديگري را به ثبت خواهد داد و ترکمانچاي دوم رابه نام جمهوري ‏اسلامي رقم خواهد زد.‏
در ترکمانچاي اول و گلستان، شاهان قاجار به فتواي علما به جنگ کفر رفتند و 12 ايالت زر خيز ايران را تقديم روسيه ‏اي کردند که درعصر استعمار کهن همراه انگلستان بزرگترين دشمن ايران بود، در زمان شوروي اين خطر بيشتر از ‏همه توسط علما در بوق مي شد که وصيت نامه پطر کبير درحال انجام است و روس ها قصد دارند به آبهاي گرم خليج ‏فارس برسند؛ و امروز احمدي نژاد آنها را‎ ‎‏"متحد طبيعي" ايران مي خواند.‏
‏"متحدي" که سال هاست به آبهاي گرم خليج فارس رسيده، نيروگاه اتمي را بر ساحل آن علم کرده و اکنون که شاه و عالم ‏يگانه شده اند؛ قصد بلعيدن درياي خزر را دارد. رويدادي چنان مهم که مي تواند همه حوادث هفته را بيرنگ کند.‏
اگر شاهان قاجار از امور جهان بي خبر بودند، حاکمان ايران کنوني با علم کامل، بستن ترکمانچاي دوم را تدارک ديدند.‏
جبهه ملي ايران در آستانه برگزاري اجلاس 5 کشور ساحلي خليج فارس در تهران هشدار داد:‏‎ ‎‏"هرگونه عقب نشيني از ‏موضع قانوني ايران در درياي مازندران به معناي تجزيه ايران همانند پيمان ترکمانچاي خواهد بود. لجاجت در ادامه ‏غني سازي اورانيوم ارزش اين هزينه عظيم را ندارد."‏
‏ کوروش زعيم عضو رهبري شوراي اين جبهه گفت:‏‎ ‎‏"روسيه قصد دارد بستر دريا را به تناسب طول ساحل پنج کشور ‏به پنج بخش تقسيم کند، ولي سطح دريا کماکان مشاع باشد. بستر دريا حدود 660 ميليارد بشکه ذخيره نفت و گاز دارد ‏که دوسوم ذخاير کل جهان است و نزديک به همه آن بيرون يک پنجم ايران قرار مي گيرد. ما پيشنهاد مي کنيم که ‏روسيه براي چگونگي تقسيم سهم مشاع پنجاه درصدي خود باسه کشوري که از دل خودش درآمده اند مذاکره کند و ‏کاري به کار ايران نداشته باشد."‏
‏ روزنامه اعتماد ملي هم در سر مقاله خود نوشت:‏‎ ‎‏"روس‌ها در سال‌هاي گذشته با سوءاستفاده از وضعيت تعريف نشده ‏ايران در چالش با‎ ‎ايالا‌ت متحده و ديگر دولتهاي غربي، بيشترين بهره را برده اند. در حالي كه طبق‎ ‎توافقات تاريخي ‏سهم دو طرف از منافع سطحي و زيربستري درياي خزر 50-50 بوده است، روس‌ها با اعمال فشار بر جمهوري ‏اسلا‌مي ايران و تهديد به انجام توافقات مستقيم‎ ‎دوگانه، درصدد امحاي حقوق ايران در اين رابطه بوده‌اند. گاهي سخن از ‏سهم 8 درصدي، گاهي نيز 11 درصدي و در بهترين شرايط 20 درصدي رفته است."‏
جمهوري اسلامي با جوسازي و تبليغات گسترده اجلاس تهران را تشکيل داد. يک جنجال امنيتي در مورد ترور ‏ولاديمير پوتين در تهران توانست انظار عمومي را جلب کند. پوتين دراين جو داغ تبليغاتي بعد از مذاکره با مقامات ‏کليدي آمريکا، فرانسه و آلمان وارد تهران شد. مورداستقبال احمدي نژاد قرار گرفت که اعلام کرد:‏‎ ‎‏"ملت ايران و ‏روسيه به هم گره خورده و بنابراين ما دو متحد طبيعي هستيم." استقبال بي سابقه از پوتين در کاخ سعد آباد انجام گرفت ‏تا تفاوت‎ ‎‏"تزار نوين" با ديگر ميهمانان خارجي که در خيابان مراسم رسمي را انجام مي دادند، براي همگان روشن ‏شود.‏
طبق معمول جمهوري اسلامي فقط اخبار يک پيروزي ديگر در بوق شد و کمترين اطلاعي به مردم داده نشد. اگر کاظم ‏جلالي نماينده مجلس در خلال در يک مصاحبه نگفته بود که ايران از "20 درصد کوتاه نمي آيد" مضمون اصلي ‏قرارداد ترکمانچاي دوم مخفي مي ماند. يعني تا اينجا هم 30 درصد سهم ايران دو دستي تقديم روسيه شده است. و ماجرا ‏به همين جا ختم نمي شود. روزنامه کيهان که يک روز ادعاي مالکيت بحرين را مي کند تا بهانه بدست اعراب وآمريکا ‏بدهد، و حالا براي مامور سابق ک گ ب يقه مي درد، گوشه ديگري از حاتم بخشي حاکمان را در خبري اختصاصي بر ‏ملا کرد:‏‎ ‎‏"همكاري دو كشور در زمينه فعاليت شركت هاي نفت و گاز تسهيل خواهد شد. علاوه بر اين بر مبناي بندي از ‏اين سند روس ها تمايل خود را به حضور در پروژه پارس جنوبي نشان داده اند. بخش ديگري از اين سند به توافقاتي در ‏زمينه نيروگاه ها اختصاص دارد. روسيه در اين بخش متعهد شده است به مدرنيزه كردن نيروگاه هايي كه قبلا به ياري ‏اين كشور در ايران ساخته شده كمك كند. به علاوه اعلام شده است كه همكاري هاي جديدي در زمينه احداث نيروگاه ‏هاي برق-آبي صورت خواهد گرفت. يك بند از اين سند مشخصا به موضوع نيروگاه بوشهر اختصاص دارد. در اين بند ‏آمده است: روسيه نسبت به ساخت و راه اندازي نيروگاه بوشهر طبق جدول زمان بندي توافق شده ميان دو طرف اقدام ‏خواهد كرد. هنوز چيزي از جزئيات اين جدول منتشر نشده است. بند ديگري از اين سند نيز تصريح مي كند كه روسيه ‏‏5 فروند هواپيماي توپولفTU204-100‎‏ به ايران تحويل خواهد داد."‏
يعني اينکه دست روسيه بر ذخاير نفتي ايران گشوده است از خزر تا درياي عمان. و همه بذل و بخشش ثروت هاي ملي ‏ايران براي رسيدن به يک هدف است که در يکي از بندهاي قطعنامه پاياني جا گرفته:‏
‏"استفاده از درياي خزر براي اهداف صلح آميز‎ ‎‏ و تاييد حمله نکردن نيروهاي مسلح 5 کشورحاشيه دريا به همديگر و ‏اجازه ندادن به استفاده از قلمرو كشورشان براي تهاجم و‎ ‎ساير عمليات نظامي عليه هر يك ازطرفها‎.‎‏"‏
يعني تلاش براي بستن يکي از مجاري حمله آمريکا که خواب خوش را از چشم "مسوولان امروز نظام" ربوده که به ‏فرمايش آقاي محمد رضا باهنر: "نتيجه‌ خون دل خوردن اصولگرايان هستند. که ديپلماسي لبخند دولت گذشته به اخم در ‏برابر مستكبران تبديل" کرده اند. و کار بجائي رسيده که: "امروز ايران از نظر اقتدار در يك وضعيت استثنايي قرار ‏دارد كه در 28 سال انقلاب هرگز چنين نبوده است."‏
اخبار ديگر هم حکايت از "اقتدار استثنائي جمهوري اسلامي" دارد. آقاي علي اکبر ولايتي که از قضا هم سنگر محمد ‏رضا باهنر هم هست، سخنان او را تائيد مي کند: "نظر اجمالي به جهان اسلام و خاورميانه به ما مي‌گويد كه آينده‌اي پر ‏از ماجرا را در پيش‌رو‎ ‎داريم و ماجراجوي اصلي در اين قضيه آمريكاست." ‏
يک هم سنگر ديگر هم همين حرف ها را مي زند. حسن روحاني - نماينده آيت‌الله خامنه‌اي در شوراي عالي امنيت ملي ‏ـ مي گويد: "اکنون در حوزه بين المللي‎ ‎بيش از هميشه مورد تهديد هستيم... شرايط ما، شرايط مطلوبي نيست. دشمن ‏سازمان ملل و‎ ‎شوراي امنيت را پناهگاهي براي خود قرار داده تا از آن طريق فشار را بر ما افزايش‎ ‎دهد.آثار اين ‏فشارها در روابط اقتصادي و سياسي مشاهده مي‌شود.شرايط ما هر روز سخت‎ ‎تر مي شود."‏
دکتر ابراهيم يزدي که بعد از اين سخنان روانه آمريکا شد "اقتدار" رابيشتر مي شکافد. او درباره "خطر حمله به ايران، ‏تلاش هاي مشکوک در جمهوري اسلامي که همواره به سود اسرائيل تمام شده، پيامدهاي مخرب سخنراني احمدي نژاد ‏در دانشگاه کلمبيا و فراهم آمدن زمينه افکار عمومي جهاني براي حمله اسرائيل به ايران، خطر نزديک و بسيار جدي ‏اعلام تحريم نفت ايران در شوراي امنيت سازمان ملل و فراهم شدن زمينه بسته شدن خليج فارس توسط امريکائي ها و ‏سپس حمله به ايران و ناگزير بودن اصلاحات ساختاري در جمهوري اسلامي" سخن مي گويد و مي افزايد: "فکر مي ‏کنند که شاه بلد نبود و ايشان بلدند چه کار کنند؛ درحاليکه روزگار به گردن اين ها هم خواهد زد."‏
در برابر اين سخنان، اظهار نظر محمد رضا خاتمي ديگر بيرنگ مي نمايد: "کشور در سراشيبي است."‏
‏ حبيب اله عسگر اولادي هم که انگار ديده اوضاع خراب است، وارد صحنه شد و گفت: "اوضاع کنوني کشور بسيار ‏خوب است."‏
براي تائيد نظر او هم دلايل متعددي پيدا شد. بي بي سي گزارش داد: "پروژه هاي بزرگ گازي ايران به دليل کمبود ‏منابع مالي و مشکلات ناشي از تحريم هاي شوراي امنيت سازمان ملل با تاخيرهاي طولاني مواجه شده است."‏
جبهه مشارکت اعلام کرد: "درآمد افسانه‌اي و هنگفت ۱۲۰ ميليارد دلاري در دو سال ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵ هزينه شد‏‎ ‎بدون ‏آنكه نرخ رشد اقتصادي كشور و ديگر شاخص‌هاي كلان اقتصادي كشور بهبود يابند، و‎ ‎صد البته با رشد نزديك به صد ‏در صد نقدينگي ناشي از تزريق دلارهاي نفتي بر عمق‏‎ ‎بيماري اقتصاد ايران و ابتلاي به بيماري هلندي افزوده شد‏‎.‎‏"‏
ديويد ميليبند، وزير امور خارجه بريتانيا، به خبرنگاران گفت: "تجارت اروپا با ايران، از ژانويه امسال تا ماه مه، ۳۷ ‏درصد کاهش يافته و اتحاديه اروپا پيامي روشن به رژيم ايران فرستاده که رهبران اين کشور بايد قطعنامه‌هاي شوراي ‏امنيت را به اجرا بگذارند."‏
و آش آنقدر شور بود که داد آيت اله راستگرا مکارم شيرازي هم از گراني در آمد: "اخباري از نظام اقتصادي تركيه به ‏ما مي‌رسد كه در آن‌جا تورم هفتاد درصدي سال‌هاي گذشته را به هفت درصد رسانده‌اند. مسوولان بايد ببينند آن‌ها چه ‏فرمول و محاسباتي انجام داده‌اند تا آن‌ها هم تجربه كنند. چرا ما نمي‌توانيم تورم مثلا پانزده درصدي را به ده درصد ‏كاهش دهيم؟ علت چيست؟"‏
وضع حقوق بشر هم که محشر بود. "گزارشگران بدون مرز" گزارش داد: "در رده‌بندي جهاني آزادي مطبوعات در ‏سال‎ ‎‏٢٠٠٧، ايران در رده ١٦٦ قرار دارد. در اين رده‌بندي جايگاه برمه ١٦٤ است. در‎ ‎منطقه‌ي ما، کويت در رده ٦٣، ‏امارات متحده عربي ٦٥ و قطر در رده ٧۹ جاي‎ ‎گرفته‌اند‎.‎‏"‏
‏ يعني که از کويت و قطر هم عقب مانده ايم.‏
مهرماه به پايان مي رسد. درياي خزر را هم براي بقاي خود مي بخشند

No comments: